بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
کو آن ثمر :
همواره از جایی شروع کن که دیگران تمام کرده اند زیرا زمان عمر بشدت محدود است. پس مطالعه ضروری است همچنانکه استفاده از تجارب بزرگان ضروری مینماید.
آنکه میخواهد خودسرانه همه چیز را تجربه کند چه بسا از وظیفۀ اصلی اش که همان به ظهور رساندن نقش فطرت الهی اش هست، باز ماند.
اصل، شکوفایی گُلِ توست همان که تخمش را از أزل در وجودت کاشتهاند. تو رنگ و بوی خود را داری پس رائحۀ خویش را منتشر ساز. هر کاری جز این، خارج از وظیفه مینماید.
حدیثی زیبا میگوید؛ کُلٌ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ -هر کس همان شود که برای آن آفریده شده است.(التوحيد : 356/3 )و این با خبر مُیَسَّر آمده است. یعنی شدنی است. سادهترین راه تجلی است. کس دیگر شدن خطاست. تو باید خودت شوی، نه کس دیگر.
برای رسیدن به خویشتن خویش، باید از غیر ضروریات پرهیز نمود. اگر هشیارانه بنگری خواهی دید که اکثر کارهای ما، سخنان ما، إبراز احساسات ما، افکار ما، حتی رفتوآمدها و ملاقات های ما غیر ضروری است. حتی می توان گفت که نبودشان بهتر از بودشان است. و اینها همه یعنی اتلاف انرژی. و اتلاف انرژی در این وانفسای روزگار چیزی جز حماقت نیست.
انرژی لطیف انسانی، کالای ارزشمندی است و ما آن را روزانه به بدترین وجهی به دور می ریزیم. چیزهایی را که بارها تجربه کردهایم، دوباره و صدباره تجربه میکنیم. حماقت و جهالت پشت حماقت و جهالت. و آنگاه افسرده و محزون گوشهای کز کرده به حال خود اشک ریخته و به اقبال بد خویش افسوس می خوریم. زمان اندک است باید آن را صرف ضروریات نمود و ضروریات یعنی هر آنچه که تو را به خودشناسی نائل میکند و به خودِ متعالیات میرساند.
به تعبیری؛ آنچه که باعث شکوفایی فطرت الهی ات میگردد ضروری، و هر آنچه غیر آنست غیرضروری است. وهم و خاطره پروری و آرزوهای جوراجور و مقهور تصاویر ذهنی شدن، سم است. زایل کنندۀ انرژی است. نشتِ انرژی است. سالک از آنها حذر میکند زیرا قدر انرژی را میداند.چه، میداند که گاهِ ثمر بدان نیازمند است.
جامعۀ انسانی چون باغی پر درخت است که هر کدام میوۀ خود را دارند. پس میوۀ خودت را بده.هستی منتظر به بار نشستن توست. آنچه را که از هستی گرفتهای با تقدیم میوهات جبران نما. فقط دست بگیر نداشته باش و عطا کردن را بیاموز تا در آن روز حسرت آمیز نگویی - يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ - (سوره زمر بخشی از آیه 56)وا حسرتا که در جنب خدا بودم و کوتاهی نمودم! پس میوه خودت را بار بیاور و تقدیم کن. ( ص 1)
کو آن ثمر :
همواره از جایی شروع کن که دیگران تمام کرده اند زیرا زمان عمر بشدت محدود است. پس مطالعه ضروری است همچنانکه استفاده از تجارب بزرگان ضروری مینماید.
آنکه میخواهد خودسرانه همه چیز را تجربه کند چه بسا از وظیفۀ اصلی اش که همان به ظهور رساندن نقش فطرت الهی اش هست، باز ماند.
اصل، شکوفایی گُلِ توست همان که تخمش را از أزل در وجودت کاشتهاند. تو رنگ و بوی خود را داری پس رائحۀ خویش را منتشر ساز. هر کاری جز این، خارج از وظیفه مینماید.
حدیثی زیبا میگوید؛ کُلٌ مُیَسَّرٌ لِما خُلِقَ لَهُ -هر کس همان شود که برای آن آفریده شده است.(التوحيد : 356/3 )و این با خبر مُیَسَّر آمده است. یعنی شدنی است. سادهترین راه تجلی است. کس دیگر شدن خطاست. تو باید خودت شوی، نه کس دیگر.
برای رسیدن به خویشتن خویش، باید از غیر ضروریات پرهیز نمود. اگر هشیارانه بنگری خواهی دید که اکثر کارهای ما، سخنان ما، إبراز احساسات ما، افکار ما، حتی رفتوآمدها و ملاقات های ما غیر ضروری است. حتی می توان گفت که نبودشان بهتر از بودشان است. و اینها همه یعنی اتلاف انرژی. و اتلاف انرژی در این وانفسای روزگار چیزی جز حماقت نیست.
انرژی لطیف انسانی، کالای ارزشمندی است و ما آن را روزانه به بدترین وجهی به دور می ریزیم. چیزهایی را که بارها تجربه کردهایم، دوباره و صدباره تجربه میکنیم. حماقت و جهالت پشت حماقت و جهالت. و آنگاه افسرده و محزون گوشهای کز کرده به حال خود اشک ریخته و به اقبال بد خویش افسوس می خوریم. زمان اندک است باید آن را صرف ضروریات نمود و ضروریات یعنی هر آنچه که تو را به خودشناسی نائل میکند و به خودِ متعالیات میرساند.
به تعبیری؛ آنچه که باعث شکوفایی فطرت الهی ات میگردد ضروری، و هر آنچه غیر آنست غیرضروری است. وهم و خاطره پروری و آرزوهای جوراجور و مقهور تصاویر ذهنی شدن، سم است. زایل کنندۀ انرژی است. نشتِ انرژی است. سالک از آنها حذر میکند زیرا قدر انرژی را میداند.چه، میداند که گاهِ ثمر بدان نیازمند است.
جامعۀ انسانی چون باغی پر درخت است که هر کدام میوۀ خود را دارند. پس میوۀ خودت را بده.هستی منتظر به بار نشستن توست. آنچه را که از هستی گرفتهای با تقدیم میوهات جبران نما. فقط دست بگیر نداشته باش و عطا کردن را بیاموز تا در آن روز حسرت آمیز نگویی - يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ - (سوره زمر بخشی از آیه 56)وا حسرتا که در جنب خدا بودم و کوتاهی نمودم! پس میوه خودت را بار بیاور و تقدیم کن. ( ص 1)
۹۷۳
۱۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.