آن حسی که فکر میکنی رنجی را پشت سر گذاشتی همه زخمها ر
آن حسی که فکر میکنی رنجی را پشت سر گذاشتی ؛ همه زخمها رو به بهبودیست ، سبکتر شدی و توانستی رو به جلو ادامه دهی ، اما یک دفعه وقتی هیچ انتظارش را نداری ، بهم میریزی و در جای نامناسب و زمان نامناسب نمیتوانی جلوی اشکهایت را بگیری و لابهلای همان اشکها و سوالهای از روی نگرانی دیگران ، فکر میکنی نه تنها چیزی بهتر نشده بلکه هنوز در همان خانه اول ماندی ، حالا با شدت بیشتری اشک میریزی ؛ دقیقا همان جا گیر کردم..
- ۳.۷k
- ۱۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط