کوچهای بنبست بودی

‎کوچه‌ای بن‌بست بودی؛

‎خیابانی بی‌انتها شدی
‎و بعد از آن،
‎در تمام شب‌های آسوده‌ نخوابیدن،
‎هربار به تو فکر کردم
‎دیواری در خودم فرو ریخت...

#لیلا_کردبچه
دیدگاه ها (۱)

‎تو‎همان‎تافته ای‎که‎ از‎ همه ‎جدا بافتمت...!‎#ندا_عبدی

‎اشتباه نکن ‎دور و نزدیک بودن آدم ها‎به فاصله شان تا تو نیست...

قصه اینجاست که شب بود و هوا ریخت بهممن چنان درد کشیدم که خدا...

تو حواس من بودی !!!از وقتـــی که رفتــــیهمه سراغــــت را می...

ان هنگام که تو تمام بودن من را در چمدان فراموشی گذاشتی و با ...

میدانی؟ همه ی اینها نقشه بود. تا روزی از تمام آن ستاره های ف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط