حیاط خانه ما تنهاست

حیاط خانهٔ ما تنهاست
حیاط خانهٔ ما
در انتظار بارش یک ابر ناشناس
خمیازه می‌کشد
و حوض خانهٔ ما خالی است
ستاره های کوچک بی تجربه
از ارتفاع درختان به خاک می‌افتد
و از میان پنجره‌های پریده
رنگ خانهٔ ماهی ها
شب ها صدای سرفه می‌آید
حیاط خانهٔ ما تنهاست...

#فروغ_فرخزاد

@foroogh_shamloo
دیدگاه ها (۰)

در پی آن همه خون که بر این خاک چکیدننگ‌مان باد این جان شرم‌م...

من پله های یشت بام را جارو کرده امو شیشه های پنجره را هم شست...

اگر اَبر است این تاریک ،به مرگ آغشته ، هر نزدیک،و دوران را ز...

گاهی میانِ خلوتِ جمعیا در انزوای خویشموسیقیِ نگاهِ تو را گوش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط