پارت 12
پارت 12
_ببین میدونم ولی نتونستم بگم بهم پیام داد ککه اگه باهاتون سر باشم به خواهرم کاری نداره ولی حب مطمئنم که یک جاسوسی هست که بهشون گفته
+نکنه خودت باشی؟
__من اگه جاسوس بودم که اینا رو بهت نمیگفتم
+خب شاید حواس پرتی باشه از همون اولم نباید اعتماد میکردم تو فقط یک هرزه ای
_یک سیلی میخواستم بزنم که کوک دستم رو گرفت و زد تو گوشم
+از اینجا میری و اگه به کسی راجب ما بگی خودت میدونی و من
_اما...
+بیرونننننن
_اخه
+ببین میری و دیگه نمیای فهمیدی اگه فقط بفهمم که راجب ما به کسی گفتی خودم زندت نمیزارم ولی این رو بدون که ما به تو اعتماد داشتیم بای
_با گریه ترک میکنه و به هتلش میره با کلی گریه به خواب میره و....
فردا*
ا.ت ویو
با سردرد بیدار شد به مدیر زنگ زد و استعفا داد
یک شماره ناشناس زنگ زد
_الو بفرمایید
¢خانم ا.ت شمایید؟؟
_بله امرتون؟؟
¢تعریف شما رو خیلی شنیدم من اسمم لی سو هو هست میشه با بنده شریک شید من مافیا نصف کره هستم
_امخب من با همین شماره میتونم باهاتون تماس بگیرم وقتی فکر کردم؟
¢بله.. ولی اگه لو بدین که...
_خیر لو تون نمیدم برای زمین انداختن یکی هم که شده این کا ره میشم
_ببین میدونم ولی نتونستم بگم بهم پیام داد ککه اگه باهاتون سر باشم به خواهرم کاری نداره ولی حب مطمئنم که یک جاسوسی هست که بهشون گفته
+نکنه خودت باشی؟
__من اگه جاسوس بودم که اینا رو بهت نمیگفتم
+خب شاید حواس پرتی باشه از همون اولم نباید اعتماد میکردم تو فقط یک هرزه ای
_یک سیلی میخواستم بزنم که کوک دستم رو گرفت و زد تو گوشم
+از اینجا میری و اگه به کسی راجب ما بگی خودت میدونی و من
_اما...
+بیرونننننن
_اخه
+ببین میری و دیگه نمیای فهمیدی اگه فقط بفهمم که راجب ما به کسی گفتی خودم زندت نمیزارم ولی این رو بدون که ما به تو اعتماد داشتیم بای
_با گریه ترک میکنه و به هتلش میره با کلی گریه به خواب میره و....
فردا*
ا.ت ویو
با سردرد بیدار شد به مدیر زنگ زد و استعفا داد
یک شماره ناشناس زنگ زد
_الو بفرمایید
¢خانم ا.ت شمایید؟؟
_بله امرتون؟؟
¢تعریف شما رو خیلی شنیدم من اسمم لی سو هو هست میشه با بنده شریک شید من مافیا نصف کره هستم
_امخب من با همین شماره میتونم باهاتون تماس بگیرم وقتی فکر کردم؟
¢بله.. ولی اگه لو بدین که...
_خیر لو تون نمیدم برای زمین انداختن یکی هم که شده این کا ره میشم
۳.۶k
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.