استاد سرد اما جذاب

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :35
بالاخره مامان رضایت داد که بریم حاضر

بشیم و با دو رفتم سمت حموم اتاق و بعد

چند مین اومدم بیرون و بعد به نوبت سانا

و رزا رفتن تا اونا بیان یه ارایشی کردم و

لباساشون رو گذاشتم تا خودشون انتخاب

بکنن و به تفاهم برسن،بعد چند مین اونا

هم اومدن نیم ساعت وقت بود،من لباسامو

پوشیدم و اونا هم بعد ارایش لباساشون رو

پوشیدن و بعد به سمت شرکت راه افتادیم

و بعد چند مین رسیدیم شرکت وقتی

رفتیم تو یه بوی خیلی بدی سراغمون

هجوم آورد بوی کلی عطر تلخ و شیرین و

سرد و گرم و و و با هم قاطی شده بود

و یه بوی بدی میومد
دیدگاه ها (۰)

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذابپارت :36و یه بوی خیلی...

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذابپارت :37که یهو با میس...

⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡☆عمارت☆پارت :1ا.ت ویوخب سلام میخو...

⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡معرفیشخصیت ها :ا.ت،سوکجین،مامان ا...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩(。☬⁠。⁠)⁩پارت ۸۱ (。☬⁠。⁠)⁩این ...

پارت : ۳۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط