⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡
⋆˙⟡♡˚ ‧₊˚ ☁️⋅♡𓂃 ࣪ ִֶָ☾.₊˚⊹♡
☆عمارت☆
پارت :1
ا.ت ویو
خب سلام میخوام یه توضیح فرعی درمورد
زندگیم بدم،ما توی عمارت خانواده پدری
زندگی میکنیم،یعنی با همه ی عمو و عمه
هام و زندگی میکنیم من تک دختر خانواده
پدری هستم و این اتفاق باعث شده سوگلی
خانواده بشم پدربزرگ یا همون ارباب یه
اخلاق خیلی بد و گندی داره ولی با من به
شدت مهربونه من بخاطر اینکه توی
خوانواده دختر نداریم هم بازی هم ندارم
بخاطر همون همیشه یا جولیا دوستم میاد
خونمون یا من میرم خونه اونا یه داداش
گوزو یونجه دارم که28سالشه هیچی دیگه
(این مثلا توضیح فرعی بود😂)
شروع داستان :
مثل روزای همیشگی و تکراری رو تختم دراز
کشیده بودم و داشتم رمان میخوندم،کل
روز و شبم شده بود رمان ،همینجوری
مشغول خوندن بودم که ....
☆عمارت☆
پارت :1
ا.ت ویو
خب سلام میخوام یه توضیح فرعی درمورد
زندگیم بدم،ما توی عمارت خانواده پدری
زندگی میکنیم،یعنی با همه ی عمو و عمه
هام و زندگی میکنیم من تک دختر خانواده
پدری هستم و این اتفاق باعث شده سوگلی
خانواده بشم پدربزرگ یا همون ارباب یه
اخلاق خیلی بد و گندی داره ولی با من به
شدت مهربونه من بخاطر اینکه توی
خوانواده دختر نداریم هم بازی هم ندارم
بخاطر همون همیشه یا جولیا دوستم میاد
خونمون یا من میرم خونه اونا یه داداش
گوزو یونجه دارم که28سالشه هیچی دیگه
(این مثلا توضیح فرعی بود😂)
شروع داستان :
مثل روزای همیشگی و تکراری رو تختم دراز
کشیده بودم و داشتم رمان میخوندم،کل
روز و شبم شده بود رمان ،همینجوری
مشغول خوندن بودم که ....
۷.۱k
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.