آورده اند مردی نزد ذوالنون رفت و از صوفیان بدگویی کرد

آورده اند مردی نزد ذوالنون رفت و از صوفیان بدگویی کرد
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورد و به مرد داد و گفت: این انگشتر به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیش از یک سکه نقره برای آن بپردازد.

مرد نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او بازگو کرد.

ذوالنون در جواب به مرد گفت :حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمتش چقدر است.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند!
مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهر فروشان مطلع ساخت.
پس ذو النون به مرد گفت: دانش و آگاهی تو از صوفیان به اندازه اطلاعات فروشندگان بازار دست فروشان از این انگشتر جواهر است.


قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری!
آری چنین است

🍀🌸💕
دیدگاه ها (۰)

🔵 تفسیر غلط!♦️ دولت با تفسیر سوء از قانون سازمان تامین اجتما...

♦️گشت ارشاد آقایان هم آمد!👈کروات، پاپیون، تی‌شرت، زیورآلات و...

صدا بزن تو مرا عاشقانه منتظرم همیشه از ته دل صادقانه منتظرمن...

آقا و بانو :مانند یک گل از زندگی مشترک خود مراقبت کنیدگل، بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط