پرش زمانی به مهمونی
پرش زمانی به مهمونی
ات
لباسم خیلی قشنگ بود ارایشه زیبایی هم ازم کرده. بودن منتظر بودم که ته بیاد بالا و منو با خودش ببره چون گفته بود بدون خودش یا یکی از اعضا اصلا بیرون نرم رو تخت نشسته بودم که در خورد و ته اومد تو
ته ات اوه خدایا خیلی شبیهه مامان شدی
ات 🥲
ته بیا دستمو بگیر و به هیچ وجع ازم جدا نشو
ات باشه
ویو ته
با ات از اتاق خارج شدیم میتونستم نگاه های سنگینی که روش بودرو حس کنم تا پایینه پله ها رفتیم بعد ات گفت
ات ته یکمم استرسس دارمم
ته نگرانن نباش چیزی نمیشه
به سمته میز ناحار خوری رفتیم
ات
لباسم خیلی قشنگ بود ارایشه زیبایی هم ازم کرده. بودن منتظر بودم که ته بیاد بالا و منو با خودش ببره چون گفته بود بدون خودش یا یکی از اعضا اصلا بیرون نرم رو تخت نشسته بودم که در خورد و ته اومد تو
ته ات اوه خدایا خیلی شبیهه مامان شدی
ات 🥲
ته بیا دستمو بگیر و به هیچ وجع ازم جدا نشو
ات باشه
ویو ته
با ات از اتاق خارج شدیم میتونستم نگاه های سنگینی که روش بودرو حس کنم تا پایینه پله ها رفتیم بعد ات گفت
ات ته یکمم استرسس دارمم
ته نگرانن نباش چیزی نمیشه
به سمته میز ناحار خوری رفتیم
- ۳.۲k
- ۱۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط