موهیتو من🤍🌵pt44

ا.ت : منم دوسش دارم اونم خیلی ولی خوب اون اول شروع کرد ... راستی چه قولی ؟
جیمین : مادر شوگا اون رو اصلا دوست نداشت یعنی شوگا بچه عشقش بود ولی عشقش ولش کرده بود فکر کنم خودت میدونی اینا رو ... مادرش هیچ وقت به شوگا علاقه نشون نداد البته بجز یه بار اونم مست بود یه شب مست بود و دست شوگا رو میگیره و بغلش میکنه و با گریه سرش رو میبوسه و بهش میگه ک هیچ وقت عاشق نشو چون عشق خیلی درد ناکه هر چقدر هم دو طرف عاشق هم باشن ولی بازم امکان این ک ی کی از اون دوطرف ضربه های زیادی بخوره هست پس هیچ وقت عاشق نشو و از شوگا قول گرفت به خواطر همین شوگا به خواطر قولی ک به مادرش داده بود هیچ وقت به دختری رو نداد ک تا یه وقت عاشق نشه ولی تو کاری کردی ک اون قلبی ک شوگا 30 سال قُلزنجیرش کرده بود عاشق بشه پس خواهشا قلبش رو نشکن
ا.ت : ....
جیمین : من میرم بخوابم شب بخیر
ا.ت : جیمین شی
جیمین : هوم ؟
ا.ت : من باید برم خونه شوگا میدونی کجا میمونه ؟
جیمین : احتمال همون خونه ویلای ک تو ****داره باشه
ا.ت : میتونم ماشینت رو قرض بگیرم و برم ؟
جیمین : اره حتما بزار الان ادرسش هم برات مینویسم ***** بیا
ا.ت :مرسی ( بوس از لوپ)
جیمین : مراقب خودت باش
ا.ت : باشههه
باید زود برم خونه و از شوگا معذرت خواهی کنم باید از دلش در بیارم




ادامه داره...