🥀My Vampire🥀
🥀My Vampire🥀
P13
علامت ها
لیا+ لونا کوک _
مادر کوک و بکهیون ÷ بکهیون × سیاه لشکر ها @
ویو لیا
چشمتمو باز کردم یه زنی بالای سرم بود..توی اتاقی بودم که تاحالا ندیده بودمش..
÷بیدار شدی دخترم؟؟
+شما کی هستین مادر بکهیونین درسته؟
÷اره درسته..ببینم تو و کوک باهم..
در باز شد و کوک اومد نشست بغلم کرد..
_لیاااا...ببینم خوبی؟درد نداری؟چشات سیاهی نمیره؟خون بدنت اندازس؟ ببینم..
÷عههه بچه خفه شو عروسمو کشتیی
از هم جدا شدیم که بکهیون اومد تو
×کوک خیلی اشغالی
_با بزرگترت درست حرف بزن😐
×باشه هیونگ غلط کردم خوبه؟
_چی بشون گفتی
×مار
+مار؟
÷مار؟
_مااارررر؟؟؟؟؟
×چخبرتونه اره مار فقط مار دندوتاش شبی ماس
_هعی خری دیگه خر ادم نیستی که خر نصیبم شده
×یااا...حالا اونو ول
با لبخند شیطانی اومد پیشمون نشست
+چته
×کوک میدونستی یکی رو لیا کراشه
_هااااا کیییی
×اروم باش..همون رئیس پلیسه
+ودف..😐
÷بسه دیگههه پاشین بیاین غذا بخورین لیا لباس برات گذاشتم رو میز بپوش بیا پایین شماهم پاشین بیاین
وقتی همشون رفتن لباسامو عوض کردم(اسلاید بعد )
نشستم روی میز...
+میگم مگه خوناشاما...غذا جز خون میخورن؟
÷نه دخترم بعضیامون خون خوار یا گوشت خوار نیستیم مث انسانای عادی زندگی میکنیم
+بایدم زندگی مث ادمارو یاد بگیرین از خانواده سلطنتی بودین دیگه؟
_اره
÷خب عروسی اخر همین هفته
×ولی ماماننن اخر این هفته میشه ۳روز دیگههه
÷همین که گفتم همه چیز حاضره میشه..ببینم عروس گلم تو قبول میکنی؟
+ام..خوب ..من خوب
_چرا که نه بسی عالییی
بعد از غذا ساعتای ۱بود رفتیم خوابیدیم
_بیبی بیا بغلم
دستاشو باز کرد منم رفتم روی تخت تو بغلش و خوابیدیم
.
.
.
بلند شدم و با صورت کیوتی روبه رو شدم بوسه ای رو لباش زدم که پاشد ...همینجوری نگام میکرد پاشدم رفتم دوش گرفتم و لباسامو عوض کردم..رفتم پایین مادر کوک بیدار بود روی میز صبونه نشستم ولی همین که بوی غذا بهم خورد حالم بد شد...
.... ادامه دارد.....
#Company #blackpink #BTS #بلک_پینک #بی_تی_اس #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهیونگ #مین_یونگی #شوگا #نامجون #جین #جونگ_کوک #وی #thv #jk #rm#min_uongi #jin #jimin #جیمین #جیهوپ #جی_هوپ #j_hope #army #آرمی #ایدل #کمپانی #blink #بلینک
P13
علامت ها
لیا+ لونا کوک _
مادر کوک و بکهیون ÷ بکهیون × سیاه لشکر ها @
ویو لیا
چشمتمو باز کردم یه زنی بالای سرم بود..توی اتاقی بودم که تاحالا ندیده بودمش..
÷بیدار شدی دخترم؟؟
+شما کی هستین مادر بکهیونین درسته؟
÷اره درسته..ببینم تو و کوک باهم..
در باز شد و کوک اومد نشست بغلم کرد..
_لیاااا...ببینم خوبی؟درد نداری؟چشات سیاهی نمیره؟خون بدنت اندازس؟ ببینم..
÷عههه بچه خفه شو عروسمو کشتیی
از هم جدا شدیم که بکهیون اومد تو
×کوک خیلی اشغالی
_با بزرگترت درست حرف بزن😐
×باشه هیونگ غلط کردم خوبه؟
_چی بشون گفتی
×مار
+مار؟
÷مار؟
_مااارررر؟؟؟؟؟
×چخبرتونه اره مار فقط مار دندوتاش شبی ماس
_هعی خری دیگه خر ادم نیستی که خر نصیبم شده
×یااا...حالا اونو ول
با لبخند شیطانی اومد پیشمون نشست
+چته
×کوک میدونستی یکی رو لیا کراشه
_هااااا کیییی
×اروم باش..همون رئیس پلیسه
+ودف..😐
÷بسه دیگههه پاشین بیاین غذا بخورین لیا لباس برات گذاشتم رو میز بپوش بیا پایین شماهم پاشین بیاین
وقتی همشون رفتن لباسامو عوض کردم(اسلاید بعد )
نشستم روی میز...
+میگم مگه خوناشاما...غذا جز خون میخورن؟
÷نه دخترم بعضیامون خون خوار یا گوشت خوار نیستیم مث انسانای عادی زندگی میکنیم
+بایدم زندگی مث ادمارو یاد بگیرین از خانواده سلطنتی بودین دیگه؟
_اره
÷خب عروسی اخر همین هفته
×ولی ماماننن اخر این هفته میشه ۳روز دیگههه
÷همین که گفتم همه چیز حاضره میشه..ببینم عروس گلم تو قبول میکنی؟
+ام..خوب ..من خوب
_چرا که نه بسی عالییی
بعد از غذا ساعتای ۱بود رفتیم خوابیدیم
_بیبی بیا بغلم
دستاشو باز کرد منم رفتم روی تخت تو بغلش و خوابیدیم
.
.
.
بلند شدم و با صورت کیوتی روبه رو شدم بوسه ای رو لباش زدم که پاشد ...همینجوری نگام میکرد پاشدم رفتم دوش گرفتم و لباسامو عوض کردم..رفتم پایین مادر کوک بیدار بود روی میز صبونه نشستم ولی همین که بوی غذا بهم خورد حالم بد شد...
.... ادامه دارد.....
#Company #blackpink #BTS #بلک_پینک #بی_تی_اس #لیسا #جنی #رزی #جیسو #تهیونگ #مین_یونگی #شوگا #نامجون #جین #جونگ_کوک #وی #thv #jk #rm#min_uongi #jin #jimin #جیمین #جیهوپ #جی_هوپ #j_hope #army #آرمی #ایدل #کمپانی #blink #بلینک
۱۸.۹k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.