چند پارتی
#چند_پارتی
Part2
نامجون ویو
دیدم ات داره خدافظی میکنه پس پاشدم رفتم تو ماشین اومد سوار شود خیلی مست بود جلو نشست یک لحضه همینطور موندم ولی گفتم خب مسته اصلا حواسش به هیجا نیست که جلو نشسته
پرش زمانی به ۱۰ دقیقه بعد...................................................................
نامجون ویو
تو راه بودیم که جسم سنگینی روی دیکم حس کردم دیدم اته دستشو از بالا به پایین کشید واقعا اصلا نمیدونستم چی کار کنم هیچی نگفتم که دیدم زیپ شلوارمو کشید پایین و دیکمو درآورد و لباشو گزاشت روش و ساک میزد خیلی تحریک شده بودم که اومد بالا
ات:من موندم چرا مقاومت میکنی معلومه احتیاج داری(خیلی مست)
نامجون:..............
ات:هوففففف زود باشه من خیلی دوستت دارم(خیلی مست)
نامجون:(تعجب)
و دوباره رفت و ساک زد زدم کنار و همینطور وایسادم
ات:یعنی همینطور ساک بزنم کاره دیگه ای نکنیم(مست و لبو لوچه اش اویزونه)
از ماشین پیاده شدم و رفتم از اون ور برآید استایل بغلش کردم هیچ نوری نبود و پنجره هم دودی بود رفتم پشت و روش خیمه زدم و لباسای خودم و خودشو درآوردم رفتن سراغ لباش انقدر مک زدم که لبای دوتامون کز کز میکرد رفتم پایین تر و کل گردنشو کیس مارک گزاشتم و روی ترقوه اش رفتم پایین تر و سینه هاشو توی دستم گرفتم و یکیشو مک میزدم خیلی حس خوبی میداد حس کردم بچه ام که داره شیر میخوره خیلی حس صافتی میداد بهم و رفتم پایین تر و پوصیشو مالیدم و لیس زدم و با زبونم تلمبه زدم
ات:امممم اههههه آححححح بیشتر آحححححح
و دیکمو تنظیم کردم و واردش کردم که ات جیغ خیلی بلندی کشید
ات:جیغعغغغغغغغغغغغغ
نامجون:بیب جیع نکنش ناله بکن
و موندم تا عادت کنه و موقعی که میخواستم کام کنم درآوردم و کردم تو دهنش و کام کردم توش
نامجون :بیب بریزیش بیرون جرت میدم
و قورتش داد
پرش زمانی به فردا.................................................................................
شرط پارت. بعد
لایک۷
کامنت۷
#درخواستیـــ
Part2
نامجون ویو
دیدم ات داره خدافظی میکنه پس پاشدم رفتم تو ماشین اومد سوار شود خیلی مست بود جلو نشست یک لحضه همینطور موندم ولی گفتم خب مسته اصلا حواسش به هیجا نیست که جلو نشسته
پرش زمانی به ۱۰ دقیقه بعد...................................................................
نامجون ویو
تو راه بودیم که جسم سنگینی روی دیکم حس کردم دیدم اته دستشو از بالا به پایین کشید واقعا اصلا نمیدونستم چی کار کنم هیچی نگفتم که دیدم زیپ شلوارمو کشید پایین و دیکمو درآورد و لباشو گزاشت روش و ساک میزد خیلی تحریک شده بودم که اومد بالا
ات:من موندم چرا مقاومت میکنی معلومه احتیاج داری(خیلی مست)
نامجون:..............
ات:هوففففف زود باشه من خیلی دوستت دارم(خیلی مست)
نامجون:(تعجب)
و دوباره رفت و ساک زد زدم کنار و همینطور وایسادم
ات:یعنی همینطور ساک بزنم کاره دیگه ای نکنیم(مست و لبو لوچه اش اویزونه)
از ماشین پیاده شدم و رفتم از اون ور برآید استایل بغلش کردم هیچ نوری نبود و پنجره هم دودی بود رفتم پشت و روش خیمه زدم و لباسای خودم و خودشو درآوردم رفتن سراغ لباش انقدر مک زدم که لبای دوتامون کز کز میکرد رفتم پایین تر و کل گردنشو کیس مارک گزاشتم و روی ترقوه اش رفتم پایین تر و سینه هاشو توی دستم گرفتم و یکیشو مک میزدم خیلی حس خوبی میداد حس کردم بچه ام که داره شیر میخوره خیلی حس صافتی میداد بهم و رفتم پایین تر و پوصیشو مالیدم و لیس زدم و با زبونم تلمبه زدم
ات:امممم اههههه آححححح بیشتر آحححححح
و دیکمو تنظیم کردم و واردش کردم که ات جیغ خیلی بلندی کشید
ات:جیغعغغغغغغغغغغغغ
نامجون:بیب جیع نکنش ناله بکن
و موندم تا عادت کنه و موقعی که میخواستم کام کنم درآوردم و کردم تو دهنش و کام کردم توش
نامجون :بیب بریزیش بیرون جرت میدم
و قورتش داد
پرش زمانی به فردا.................................................................................
شرط پارت. بعد
لایک۷
کامنت۷
#درخواستیـــ
۷.۵k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.