امشب عجیب یاد خسرو شکیبایی افتادم

امشب عجیب یاد خسرو شکیبایی افتادم
شاید سنم زیاد قد نده ولی مگه میشه کسی خانه سبزو ندیده باشه با اون دیالوگای ماندگار
اصن وقتی اسم خسروشکیبایی رو میشنوی
یهو اون صدای خسته ی یکم خش دار میپیچه زیرگوشت که میگفت
سلام!
حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور...
یا اونجا که میگفت
زیبا هوای حوصله ابری است
چشمی عاشق ببخشایم
تا رود آفتاب بشوید دلتنگی مرا...


هعیییی خدا بیامرزتش...
خلاصه که
آقاخسرو
حال همه ما خوب است
اما تو باور نکن...

05:25
99.1.25
#دلنوشته #خسرو_شکیبایی
دیدگاه ها (۱)

پس بدین فرصت خنده هاموپس بدین شادیه تو صداموپس بدین قلبه عشق...

شما که دیگه بنده های خدایین :) #هیچ

در اتاقمو میبندم برمیگردم میبینم نشسته رو تختمقد3ثانیه چپ چپ...

میدونی مکزیکی‌ها در مورد اقیانوس آرام چی میگن؟میگن هیچ گذشته...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط