پارت

پارت۱۰

ارامشی برای حس تو

ویوجونگ کوک
...باید باهاش حرف میزدم کنارش نشستم وگفتم

+ا.ت.....من ..(روبروش نشستم و دستاشو گرفتم و تو چشماش نگاه کردم)ا.ت من.....(میخواستم بهش اعتراف کنم ولی سرو کله ی جیهون و چندتا دیگه از بچه ها پیدا شد لعنت بهشون ....سریع از جامون بلند شدیم و رفتیم پیش بچه ها همه چیز بود. روی تموم میزا مش/روب و میوه و شکلات وابمیوه و ژله و نوشابه و چیپس و پفک و ..... بود ا.ت رفت و منتظرمیسو موند از اونجایی که به تهیونگ گفته بودم بیاد اما هنوز نیومده بود... رفتم دور یک از میزا نشستم و برا خودم شیرموز میخوردم داشتم میخوردم که یکی با دو پرید تو بغلم شیرموز پرید تو گلوم داشتم سرفه میکردم ...بهش نگاه کردم دیدم تهیونگ بود گفت

! خوبی؟(خنده)

+..اره(کمی با سرفه و خنده)

!خب حالا زن داداشم کجاس؟(نگاهای شیطنت امیز و خنده)

+(اروم با دستم زدم بهش)هی اروم هنوز بهش نگفتم(جدی و کمی خنده)

! ایگووووو باشه

+افرین(بقیه شیر موزمو خوردم.....)

ـ(همه چیزاماده بود اهنگ و هَل و هوله و.... دوس پسر میسو بهم پیام داد که دارن میان منم خودمو اروم کردم و کلی اکلین و برف شادی و پولک برداشتم و رفتم سمت در ویلا ...... بعد چند دیقه در باز شدو رو میسو اکلین و برف شادی و پولک ریختیم رفتم بغلش کردم کلی بهش تبریک گفتم

-میسو جونم تولدت مبارکککککک(ذوقققق)

×مرسی ا.ت جونممممم(ذوقققققققققق )

-(صدای اهنگ و زیاد کردیم و با بچه ها رفتیم وسط و کلی رقصیدیم بعد ۲۰ یقه یکی منو سمتش کشید.... برگشتمو نگاش کردم ..جیهون بود

\نزدیک بود بیوفتی خانمی(چشمک)(لبخند)

-م..ممنون

/خواهش میکنم کوچولو(لبخند)

-(از بغلش دراومدم ....به دور ور نگا کردم جونگ کوک و ندیدم ..یهو چشمم به یکی از میزا خورد و با صحنه ای که دیدم نمیدونم چرا اعصبی شدم رفتم سمت جونگ کوک)

+(وقتی اهنگ گذاشتن تهیونگ هم رفت و رقصید من موندم ٬یکم مش/روب ریختمو خوردم بعد چند دیقه لیا اومد پیشم و دستشو گذاشت رو دی/کم٬ دستشو پس زدم(علامت لیا >)

> دد/ی چیکار میکنی؟(لوس )

+من؟تو چیکار میکنی هرزه؟(کمی بلند)

>من زن ایندتم چطور میتونی چنین چیزی بگی؟!(بغض الکی)

+چنین اتفاقی نمیوفته من با هرزه ای مثل تو ازدواج نمیکنم(کمی بلند و جدی)

>(رفتم رو پا/ها ش نشستم و یکی از دستامو رو دی/کش گذاشتمو اون یکی دستمو رو گر/دنش کشیدم)(دم گوشش گفتم)ولی شنیدم قراره بیای خواستگاریم(کمی دستمو رو دی/کش فشاردادم)

+اهه لعنتی نکن(میخواستم پسش بزنمو از رو پا/هام برش دارم که ا.ت اومد و حولش داد و داد زد)

-معلوم هس چیکار میکنی؟ها؟(داد)(چون اهنگ بود صدا به بقیه نمیرسید)

>به توچه ؟ددیمه دوست دارم(بغض ضایع و لوس)

ـ ولی اون تورو نمیخواد عوضی( داد)

> تو ازکجا میدونی هرزه(بغض و لوس)

-(با پام محکم به پاش لگد زدم)اسم خودتو رو من نزار(داد)

>(بلند شدم و دستمو روش بلند کردم ولی جونگ کوک دستمو گرفت)هی چته(رو به جونگ کوک)

+دفعه اخرت باشه رو ا.ت دست بلند میکنی(اعصبی و جدی)

ـ(جونگ کوک بعد حرفش دستمو گرفتو بردم پشت ویلا ...رسیدیم یجایی که پر از درخت و گل بود چراغای کمتری داشتو کمی تاریک بود دستمو ول کرد و نزدیکم شد با هر قدم میرفتم عقب تا اینکه به دیوار خوردم نزدیکم شد گفت )

+گفتی کمکم میکنی به عشقم برسم نه؟(احساسی)

ـا..اره

+(فورا ل/بای تشنمو رو ل/باش گذاشتم و عم/یق میبو/سیدمشون ...باهام همکاری نمیکرد کمی ازش فاصله گرفتم ) چرا همراهیم نمیکنی مگه نمیخواستی کمکم کنی.... ا.ت دوست دارم ا.ت من ..من عاشقت شدم.....اگه منو نمی...(حرفمو کامل نکرده بودم که)

-(دستامو دور گر/دنش ح/لقه کردم واز لباش م/کی گرفتم)منم دوست دارم جونگ کوکا(حرفم تموم شد که.....)

۹تا لایک
۹ تا کامنت
لاوام یکم بهم انرژی بدین تا انرژی بگیرم بنویسم چرا کامنت نمیارید من خسته و کوفته از مدرسه میام برا شما پارته بعدو میزارم خب من گناه دارم
دیدگاه ها (۸)

عجب دوس پسری عررررر

حوصلم سر رفته بیاین پی حرف بزنیم

Tehkook forever

کیوتام کامنتای پارت ۹ رو ۸تا کنید تا پارت بعدو بزارم

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

هرزه ی حکومتی پارت ۱ویو ا/ت با صدای آلارم گوشیم بیدار شدم با...

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط