پارت ۴
پارت ۴
موری
..............
_ا.ت چان میشه بپرسم چرا به مافیا خیانت کردی؟
_موری...میدونم منو باید بکشی ولی...
هیچوقت عذاب وجدان نگیر...این کاریه که من کردم و بایدم بمیرم....زود باش موری...
_چطور از میخوای همچین کاری کنم؟
_امم خب ببین چاقو رو بزار زیر گلوم و فشارش بده
_فک کردی دارم باهات شوخی میکنم؟
_نه
_من هیچوقت این کار رو نمیکنم(با داد خیلییی بلند)
_باشه
رفتی بغل موری
_ ناراحت نشو باشه؟
_چرا ؟
........._
_ا.ت؟
موری روی دستش خون دید و فهمید چه چیز با ارزشی رو از دست داده.....
موری
..............
_ا.ت چان میشه بپرسم چرا به مافیا خیانت کردی؟
_موری...میدونم منو باید بکشی ولی...
هیچوقت عذاب وجدان نگیر...این کاریه که من کردم و بایدم بمیرم....زود باش موری...
_چطور از میخوای همچین کاری کنم؟
_امم خب ببین چاقو رو بزار زیر گلوم و فشارش بده
_فک کردی دارم باهات شوخی میکنم؟
_نه
_من هیچوقت این کار رو نمیکنم(با داد خیلییی بلند)
_باشه
رفتی بغل موری
_ ناراحت نشو باشه؟
_چرا ؟
........._
_ا.ت؟
موری روی دستش خون دید و فهمید چه چیز با ارزشی رو از دست داده.....
۲.۴k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.