رفتم دم گوشش یواش گفتم کاش نگران از دست دادنم بودی

رفتم دم گوشش یواش گفتم کاش نگران از دست دادنم بودی.
گفت نداشتنت بهتره از داشتنت و از دست دادنت.
برگشتم به ساحل. یه استخون نهنگ سرگردون شدم تو دریای شور. این‌دفعه یه‌جوری گم شدم که دیگه پیدام نکنه کسی.

اگه دیدیش، بهش بگو نهنگت گفت یه‌بار بوسیدمت، یه‌عمر لبام مست بود.
همین.


پ.ن:
زمانی که اولین آغوش بین ما رخ داد، درک کردم که من هیچ‌وقت از آغوشت رهایی نخواهم داشت.
دیدگاه ها (۵)

فکر زنجیری کنید ای عاقلانبوی گیسویی مرا دیوانه کرد پیش هر بی...

زندگی قبل از هر چیز زندگیست .گل می خواهد، موسیقی می خواهد ، ...

قاصدک ! هان ، چه خبر آوردی ؟از کجا وز که خبر آوردی ؟خوش خبر ...

خلاف دوستی کردن به ترک دوستان گفتننبایستی نمود این روی و دیگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط