در به دری در من بود

در به دری در من بود

نه در قطاری که می رفت و می آمد.



#غلامرضا_بروسان
#deep_feeling
دیدگاه ها (۱)

دستم را زیر سرم می گذارمو به خواب می روممن و دستم هر شب خواب...

بالاخره عطری را که دوست میداشتیم را پیدا کردیم *_* و در حال ...

بعد از تو ما مثل بنفشه ها زندگی کردیمناچار بودیمبه درخت ها ف...

به زندگی دست می کشمبه دکمه ها، به لباس هاو تو را در تاریکی ج...

اگه دری را بست به خاطر مهربونیشه

Pashto song India love❤️‍🔥

میانِ این جمعیت فقط زیبایی تو ب چشم می امد...تهکوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط