∞ازدواج تجاری∞
∞ازدواج تجاری∞
پارت ³
(علامت پدر ا.ت # علامت پدر جونگکوک @)
#,@ ارهههههه
نه من همچین کاری نمیکنم
#تو گههه میخوریییی
_من با دختر شما ازدواج کنم (خنده ی حرص درار )
مگه من چمه :/
_من لیاقت بهترین دخترارو دارم نه تو
گوجو (گمشو بابا )
_دیدی یک نمونه دیگه
منم از پیرمردا خوشم نمیاد
_که اینطور (نیشخند عصبی )
آره پیرمرد
#انقدر دعوا نکنین
@اگه همو دوست ندارین شرکتها رو به نام شما نمیزنیم
_, ازدواج میکنیم
#,@ باشه
_بابا من میرم بیرون
@اوکی
و از اون جهنم دره زدم بیرون
(ا.ت ویو )
پسره میمون (خودتی خواهرم )
من میرم پیش رزی
#باز بیمارستان نیام دنبالت
چیزی نمیخورم
#اوک
و سوار ماشین شدم
امروز قرار بود برای اولین بار برم سر قرار و پیاده شدم
رفتم توی رستوران و با چشمم دنبالش گشتم آره اون پسر با موهای بِلند و بُلند
رفتم روی صندلی نشستم
سلام هیونجین
÷سلام ا.ت خانوم
÷توی این لباس بی نقص شدی
تو هم توی این لباس جذابی و همینطور جنتلمن
÷دوستت دارم (نانین دلچوعاعه)
منم دوستت دارم
چی سفارش بدیم
که گارسن اومد
گارسن : چی میل دارین
÷ دوتا شراب بوردو و دو تا استیک نیمه پخته
گارسن : چشم
دوستت دارم هیونجین
÷منم فرشته م
و غذا رو آوردن
(بعد ۳۰ مین )
یکم مست بودم و دیگه نصف غذام تموم شده بود
بریم هیونم
÷ بریم عشقم
(نویسنده درحال عق زدنه )
«ادامه دارد »
اسلاید دوم لباس ا.ت
اسلاید سوم چهره ا.ت
پارت ³
(علامت پدر ا.ت # علامت پدر جونگکوک @)
#,@ ارهههههه
نه من همچین کاری نمیکنم
#تو گههه میخوریییی
_من با دختر شما ازدواج کنم (خنده ی حرص درار )
مگه من چمه :/
_من لیاقت بهترین دخترارو دارم نه تو
گوجو (گمشو بابا )
_دیدی یک نمونه دیگه
منم از پیرمردا خوشم نمیاد
_که اینطور (نیشخند عصبی )
آره پیرمرد
#انقدر دعوا نکنین
@اگه همو دوست ندارین شرکتها رو به نام شما نمیزنیم
_, ازدواج میکنیم
#,@ باشه
_بابا من میرم بیرون
@اوکی
و از اون جهنم دره زدم بیرون
(ا.ت ویو )
پسره میمون (خودتی خواهرم )
من میرم پیش رزی
#باز بیمارستان نیام دنبالت
چیزی نمیخورم
#اوک
و سوار ماشین شدم
امروز قرار بود برای اولین بار برم سر قرار و پیاده شدم
رفتم توی رستوران و با چشمم دنبالش گشتم آره اون پسر با موهای بِلند و بُلند
رفتم روی صندلی نشستم
سلام هیونجین
÷سلام ا.ت خانوم
÷توی این لباس بی نقص شدی
تو هم توی این لباس جذابی و همینطور جنتلمن
÷دوستت دارم (نانین دلچوعاعه)
منم دوستت دارم
چی سفارش بدیم
که گارسن اومد
گارسن : چی میل دارین
÷ دوتا شراب بوردو و دو تا استیک نیمه پخته
گارسن : چشم
دوستت دارم هیونجین
÷منم فرشته م
و غذا رو آوردن
(بعد ۳۰ مین )
یکم مست بودم و دیگه نصف غذام تموم شده بود
بریم هیونم
÷ بریم عشقم
(نویسنده درحال عق زدنه )
«ادامه دارد »
اسلاید دوم لباس ا.ت
اسلاید سوم چهره ا.ت
۴.۱k
۱۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.