وقتی که توب جهانم پاگذاشتی پارت۲۰
پارت ۲۰
اینقدر سریع از پله ها پایبن میرفت که پاش به دامنش گیرمیکنه ومیخواد بیوفته که فیلیکس میگیرتش
فلیکس:حالت خوبه
سوگمین باگریه میگه:
نه حالم بده من تهینگو دوست داشتم چرا اینطوری شد
فیلکس سوگمینو تو بغلش میگیره وسرشو نوازش میده
سوگمین اولش تعجب میکنه اما حس ارامش بهش دست میدع و همینجوری گریه میکنه
جنی و تهیونگ برای نفس گرفتن از هم جدا میشن
تهیونگ:توواقعا منو دوست داری
جنی:من عاشقتم
ودوبارع میخواستن همدیگه رو ببوسن که مادرو پدر جنی میان توی پارتی
همه تعجب میکنن
اینقدر سریع از پله ها پایبن میرفت که پاش به دامنش گیرمیکنه ومیخواد بیوفته که فیلیکس میگیرتش
فلیکس:حالت خوبه
سوگمین باگریه میگه:
نه حالم بده من تهینگو دوست داشتم چرا اینطوری شد
فیلکس سوگمینو تو بغلش میگیره وسرشو نوازش میده
سوگمین اولش تعجب میکنه اما حس ارامش بهش دست میدع و همینجوری گریه میکنه
جنی و تهیونگ برای نفس گرفتن از هم جدا میشن
تهیونگ:توواقعا منو دوست داری
جنی:من عاشقتم
ودوبارع میخواستن همدیگه رو ببوسن که مادرو پدر جنی میان توی پارتی
همه تعجب میکنن
۶۴.۹k
۲۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.