لقمه بزرگتر ازدهانت بودم

لقمــــه بزرگتر ازدهانت بودم

برای همین بودکه مرا خرد می کردی

تا انـــدازه شوم
دیدگاه ها (۱)

طرف خودش اومده باهام حرف زده...خودش پایه حرف و بحث بوده...بع...

※دلم می خواهد سینه ام را بشکافم ...※این قلب تکه پاره را

هرچه از صبح درِ خانهِ حافظ رفتمبوی بهبود ز اوضاع نیامد فالم ...

این برای تو سارا جون

آنقدر سخت بودکه بقیه برای اینکه به این درجه عرفان من برسن تخ...

مرا  وقتی گرفتار خودم بودم صدا کردیمرا از من، مرا از قیدِ من...

هر صبحبرای " تو " بیدار می شومهر صبحبیدار می شومتا یک روز بی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط