· • • • ✤ • • • ·
· • • • ✤ • • • ·
من عوض شده بودم
انگار منی در من بود که دیگر قابل شناسایی نبود! نه تنها من، بلکه هیچکس دیگر من را نمیشناخت..
این سخت درد آور بود برایم ؛ اینك هیچکس دیگری نبود که من را بشناسد حتی خودم..
در سی ثانیه هم بلند میخندیدم و هم میگریستم ؛ خودم هم خود را درك نمیکردم!
احتیاج داشتم، شاید احتیاج داشتم که بگویم، از خودم از زندگی ام از حرف هایم از سختی های زندگی ام آن هم فقط برای تو... :)
Mana❀
· • • • ✤ • • • ·
من عوض شده بودم
انگار منی در من بود که دیگر قابل شناسایی نبود! نه تنها من، بلکه هیچکس دیگر من را نمیشناخت..
این سخت درد آور بود برایم ؛ اینك هیچکس دیگری نبود که من را بشناسد حتی خودم..
در سی ثانیه هم بلند میخندیدم و هم میگریستم ؛ خودم هم خود را درك نمیکردم!
احتیاج داشتم، شاید احتیاج داشتم که بگویم، از خودم از زندگی ام از حرف هایم از سختی های زندگی ام آن هم فقط برای تو... :)
Mana❀
· • • • ✤ • • • ·
۳.۸k
۰۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.