آتیش بزن هرجور دوس داری

آتیش بزن هرجور دوس داری
تقویمی که کلش زمستونه
من توو روزای سرد جا موندم
حالم مثه موهات پریشونه

چترم شکسته زیره پاهات و
داره رو موهام برف میباره
سردم شده آغوشتو وا کن
شاید زمستون دست برداره

دستاتو از من پس گرفتی و
بغضت رو شاله گردنم کردی
از رد پاهات رو زمین پیداس
راهی که رفتی برنمیگردی

آتیش بزن هرجور دوس داری
مردی روکه دنیاش داغونه
میخوام ببینم وقتی میسوزم
از من به غیر از تو چی میمونه

فنجونم و اروم برگردون
میخوام که از فاله تو خالی شه
این فاله آخرو بگیر از من
قصه م داره کم کم تموم میشه

باور نکن که زنده میمونم
وقتی که جونم دسته چشماته
وقتی که راهارو قرق کردی
مقصد فقط بن بسته چشماته

رفتی و فصلا رو به هم ریختی
بعده زمستون باز زمستونه
قندیل بسته زندگیم اما
دنیا همینجوری نمیمونه

باید یکی پیداشه تا هستم
از شونه هام این بارو برداره
باید برم جایی که تقویمش
هر چار فصل و توو خودش داره

(جواد کاظمینی)
دیدگاه ها (۴)

ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﺩ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺳﻜﻮﺗﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﻧﺸﮑﻨﻪ !...ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴ...

تقدیر چرا خواست بیایی سر راهم؟یعنی چه که افتاد به چشم تو نگا...

♔ یکی رفت و ... ♚ ♔ یکی موند و ... ♚ ♔ یکی از غصه ها...

به کودکی گفتند :عشق چیست؟گفت : بازیبه نوجوانی گفتند : عشق چی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط