نمی توانستم راهی پیدا کنم که موجود ویژه ای در جهان باشم.
#نمیتوانستم راهی پیدا کنم که موجود ویژهای در جهان باشم. ولی میتوانستم راهی متعالی برای پنهان شدن پیدا کنم و برای همین نقاب های مختلف را امتحان کردم؛ خجالتی، دوستداشتنی، متفکر، خوشبین، شاداب، شکننده. اینها نقابهای سادهای بودند که تنها بر یک ویژگی دلالت داشتند. باقی اوقات نقابهای پیچیدهتری به صورت میزدم؛ محزون و شاداب، آسیبپذیر ولی شاد، مغرور اما افسرده. اینها را به این خاطر که توان زیادی از من میبردند، در نهایت رها کردم.
از من بشنو: نقابهای پیچیده زنده زنده تو را میخورند.
از من بشنو: نقابهای پیچیده زنده زنده تو را میخورند.
۷.۳k
۲۸ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.