part
𝖙𝖆𝖘𝖙𝖊 𝖔𝖋 𝖑𝖔𝖛𝖊: part 2
سه ماه قبل:
ویو کیت=
باورم نمیشد یه روز کارم به اینجا بکشه قرار بود آدم بکشم نه اینکه کلفت بشم! کمر لباسمو همونجوری که دو دقه پیس سر پیشخدمت یادم داده بود بستم و لباسمو درست کردم.
سوسک کثافت(رئیس مافیا رو میگه =آیرین) گفته بود باید از شر اون قاضی پوفیوز خلاص شم و حتی اگه لازم شد هر چند نفرو که لازم شد بکشم نه اینکه مثل کلفت کار کنم. از اتاقی که بهم دادن میام بیرون و یه لبخند دروغی به یکی از پیشخدمتا میزنم و به سمت آشپز خونه میرم، جلوی نینا-سر پیشخدمت- وایمیستم و میز چرخ دارو از دستش میگیرم و میرم سمت یکی از میزا که سفارششونو باید تحویل میدادم رفتم. قاضیه دوتا میز اونطرف تر رو میز ۲٠ نشسته.
هم سم همراهمه هم یه کلت فقط موندم با کدوم کارشو بسازم؟ به سمت آشپز خونه میرم و یه میز چرخ دار دیگه میگیرم نینا اونو داد دستمو گفت: این مال میز ۲٠ عه مراقب باش چطور سروـش میکنی و اگر نه امروز اولین و آخرین روز کاریت تو اینجا میشه.
- چشم
از راهرو بیرون میرم قبل از رسیدن به راهرو اصلی سم رو از جیبم در می آرم و با دقت خالیش میکنم تو ظرف سوپ در سوپ میزارم و به سمت راهرو اصلی راه می افتم با منتانت جلوی میزشون وایمیستم دو نفرن اون یکی رو نمیشناسم. غذاشونو سرو میکنم و با احترام کنار میرم و باز به سمت راه رو برمیگردم ولی مرد دوم بلند میشه و پشت سرم راه می افته تا وسطای راه رو میرم به محض رسیدن به تهش برمیگردم اونم به سمتم میاد.
کلت ـو از جیبم در میارم و بهش شلیک میکنم. به خشکی شانس خورد به کتفش
-دختره ی......
یه مشت گوریل (مأمورا رو میگه=ژوژو) از پشت اون یاروهه اومدن بیرون. مرده داد زد: بکشیدش!
دو نفرشون میان سمتم و من یه لگد میزنم به سمت راستی ولی سمت چپی منو میگیره و میکوبه زمین..نفسم بالا نمیاد ولی شده به زورم بلند میشم یه مشت نصار اون صورت قشنگش میکنم ولی دوباره بایه لگد میرنه از تو شکمم دوباره نفسم میگیره چشمام سیاهی میره و تلوتلو میخورم مرده تفنگشو سمتم میگیره و شلیک مبکنه جاخالی میدم و به بازوم میخوره..خونش بند نمیاد با اون یکی دستم تفنگمو بر میدارم و گلوله شو دقیقا می نشونم تو مغزش یه صدای شلیک دیگه از پشت سرم میشنوم یکیشون میخوره زمین لعنتی خون زیادی از دست دادم چشمام دیگه درست نمیبینه سرم گیج میره ـو می افتم رو زانو هام دیگه نمیتونم هوشیار بمونم دو نفرن قد بلندن و آشنان..............
#پارت۲
سه ماه قبل:
ویو کیت=
باورم نمیشد یه روز کارم به اینجا بکشه قرار بود آدم بکشم نه اینکه کلفت بشم! کمر لباسمو همونجوری که دو دقه پیس سر پیشخدمت یادم داده بود بستم و لباسمو درست کردم.
سوسک کثافت(رئیس مافیا رو میگه =آیرین) گفته بود باید از شر اون قاضی پوفیوز خلاص شم و حتی اگه لازم شد هر چند نفرو که لازم شد بکشم نه اینکه مثل کلفت کار کنم. از اتاقی که بهم دادن میام بیرون و یه لبخند دروغی به یکی از پیشخدمتا میزنم و به سمت آشپز خونه میرم، جلوی نینا-سر پیشخدمت- وایمیستم و میز چرخ دارو از دستش میگیرم و میرم سمت یکی از میزا که سفارششونو باید تحویل میدادم رفتم. قاضیه دوتا میز اونطرف تر رو میز ۲٠ نشسته.
هم سم همراهمه هم یه کلت فقط موندم با کدوم کارشو بسازم؟ به سمت آشپز خونه میرم و یه میز چرخ دار دیگه میگیرم نینا اونو داد دستمو گفت: این مال میز ۲٠ عه مراقب باش چطور سروـش میکنی و اگر نه امروز اولین و آخرین روز کاریت تو اینجا میشه.
- چشم
از راهرو بیرون میرم قبل از رسیدن به راهرو اصلی سم رو از جیبم در می آرم و با دقت خالیش میکنم تو ظرف سوپ در سوپ میزارم و به سمت راهرو اصلی راه می افتم با منتانت جلوی میزشون وایمیستم دو نفرن اون یکی رو نمیشناسم. غذاشونو سرو میکنم و با احترام کنار میرم و باز به سمت راه رو برمیگردم ولی مرد دوم بلند میشه و پشت سرم راه می افته تا وسطای راه رو میرم به محض رسیدن به تهش برمیگردم اونم به سمتم میاد.
کلت ـو از جیبم در میارم و بهش شلیک میکنم. به خشکی شانس خورد به کتفش
-دختره ی......
یه مشت گوریل (مأمورا رو میگه=ژوژو) از پشت اون یاروهه اومدن بیرون. مرده داد زد: بکشیدش!
دو نفرشون میان سمتم و من یه لگد میزنم به سمت راستی ولی سمت چپی منو میگیره و میکوبه زمین..نفسم بالا نمیاد ولی شده به زورم بلند میشم یه مشت نصار اون صورت قشنگش میکنم ولی دوباره بایه لگد میرنه از تو شکمم دوباره نفسم میگیره چشمام سیاهی میره و تلوتلو میخورم مرده تفنگشو سمتم میگیره و شلیک مبکنه جاخالی میدم و به بازوم میخوره..خونش بند نمیاد با اون یکی دستم تفنگمو بر میدارم و گلوله شو دقیقا می نشونم تو مغزش یه صدای شلیک دیگه از پشت سرم میشنوم یکیشون میخوره زمین لعنتی خون زیادی از دست دادم چشمام دیگه درست نمیبینه سرم گیج میره ـو می افتم رو زانو هام دیگه نمیتونم هوشیار بمونم دو نفرن قد بلندن و آشنان..............
#پارت۲
- ۸۰
- ۰۹ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط