علیرضا خمسه، :
علیرضا خمسه، :
«چند سال پیش برای رفتن به سر صحنه فیلمبرداری با یک سواری دربست عازم کرج شدم. پس از پرداخت کرایه به راننده، خداحافظی کردم و رفتم.
امروز در حال عبور از یکی از محلههای قدیمی تهران، همان راننده مرا اتفاقی دید و صدا زد. ابتدا اورا نشناختم و ماجرایی را تعریف کرد که مرا به تحسین واداشت. ایشان گفت: «آن روز که شما کرایه را پرداخت کردید به جای اسکناس پونصد تـ ـومانی این اسکناس پنجاه هزار
تـ ـومانی را به من دادید و الان چند سال است که من دنبال شما میگردم که این پول را به شما برگردانم.» یک بار دیگر به خداشناسی و پاکدستی و سلامت این ملت شریف پی بردم.»
🎞
«چند سال پیش برای رفتن به سر صحنه فیلمبرداری با یک سواری دربست عازم کرج شدم. پس از پرداخت کرایه به راننده، خداحافظی کردم و رفتم.
امروز در حال عبور از یکی از محلههای قدیمی تهران، همان راننده مرا اتفاقی دید و صدا زد. ابتدا اورا نشناختم و ماجرایی را تعریف کرد که مرا به تحسین واداشت. ایشان گفت: «آن روز که شما کرایه را پرداخت کردید به جای اسکناس پونصد تـ ـومانی این اسکناس پنجاه هزار
تـ ـومانی را به من دادید و الان چند سال است که من دنبال شما میگردم که این پول را به شما برگردانم.» یک بار دیگر به خداشناسی و پاکدستی و سلامت این ملت شریف پی بردم.»
🎞
۵.۲k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۲