مهدی جان میدانی آقاجان

...!مهدی جان میدانی آقاجان
خواب مانده ایم
ازهمان روز اول
همان روز در سقیفه
همان موقع کنار در خانه
میدانی اگر خواب نبودیم کار به پهلوی مادر نمیرسید
به خار در چشمان پدر نمیرسید
به جگرِ سوخته مجتبی
به ظهر عاشورا
به زندان
به زهر
به غربت یتیمی نمیرسید
اگرخواب نبودیم کار به انتظار شما نمیرسید...


این
مداد دست من است وپاکن دست تو

خط خطی کردن کارمن است و روسفید کردن کارتو

اگرتونبودی آبرویم آب میشد

بازهم مراببخش

سربه زیر سلامت میکنم
دیدگاه ها (۱)

‌نمــازت کــه تمام می شــــود‌سجاده اتــــــــ را به شهـــاد...

تنها چند دقیقه... تنها و تنها چند دقیقه مانده تا شب میلادت! ...

کودکی را دیدم در مکانی کوچکز پدر دور شدهبی گمان گم شده بود,,...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط