چانلیکس

ᰍ چانلیکس

لی فليكس،
خودكشى كريستوفر رو به چشم می‌بينه و چون تنها بودن، از ترس به هيچ‌كس نمی‌گه كه فكر نكنن قاتله. جسد پسر رو رها می‌کنه و تا جای ممکن دور می‌شه؛ اما بعد از دو هفته كريستوفر به دبيرستان برمی‌گرده.
در كمال تعجب تنها مسافرت رو براى غيبتش بهونه می‌کنه و به زندگی روزمره‌اش ادامه می‌ده.
فليكس به‌شدت ترسیده و گیج شده، به این فکر می‌کنه که شاید توهم زده بوده اما با دیدن زخمی که از سقوط پسر لاى موهاش به‌جا مونده بوده، مطمئن می‌شه که اون فرد كريستوفره، ولی آیا این شخص واقعاً همون کسیه که عاشقش بوده؟
چی‌ می‌شه اگر فليكس بخواد به بهونه‌ی وقت گذروندن با کسی که برخلاف گذشته‌اش حالا پرانرژی و بشاش به نظر می‌رسه، رازش رو کشف کنه؟

  #WhatIf ː #Chanlix ː
دیدگاه ها (۱)

ᰍ مینسونگ "لی مینهو یک بتاست، در دنیایی که پر از تعصب بی‌ج...

ᰍ مینسونگدو پسر بچه که بهم قول موفق شدن داده بودن، شاید رویا...

ᰍ چانجین "هوانگ هیونجین، خون‌آشامی که معروف ترین بازیگر تئ...

ᰍ چانجین کریستوفر بنگ‌چان، یک راننده‌ی فرمول یکه که برای ت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط