ادامه داستان
ادامه داستان
p21
یونا: من میرم خرید حوصله هیچ کس رو ندارم
هانا: پس منم میرم پایین
یونا: برو
یونا ویو
رفتم لباسمو عوض کردم یه آرایش لایت کردم رفتم پایین
داستان پیش هانا
رفتم پایین پیش بچه ها
کوک: چی گفت
هانا: گریه می کرد خیلی زیاد تازه گفت عشق چیزی نیست که کسیو دوست داری سرش داد بزنی گریشو در بیاره
شوگا: من خیلی زیاد پشیمونم
فیلیکس: منم من بهش گفتم لوس خیلی پشیمونم
یونا اومد
یونا: هانا من رفتم چیزی نیاز نداری
کوک: کجا
یونا: به تو چه 😒اصلا تو کی من هستی برو اونور
یونا ویو
خوب کردم حقش بود رفتم سوار ماشینم با سرعت بالا میروندم من عاشق سرعت دلم برای ماشینم تنگ شده بود
(به بادیگارد هاش گفته ماشینمو بیارین در جریان باشید
ادامه
رفتم بزرگترین مرکز خرید کره
کلی لباس خریدم انواع لوازم ارایشی کفش
کیف خیلی بهم خوش گذشت هوس بستنی
کردم رفتم واسه خودم بستنی گرفتم
گوشیمو می خواستم نگاه کنم که دیدم ۴۰
تا تماس از جونگ کوک و هانا، هیونجین،
نامجون، تهیونگ، شوگا، جیمین، فیلیکس،
جین، جی هوپ داشتم مگه ساعت چنده وای
ساعت ۳:۸ دقیقه هست سریع رفتم
خریدامو داخل صندوق عقب ماشینم
گذاشتم و به سمت خونه حرکت کردم
جونگ کوک ویو
یونا خیلی دیر کرده وای همه نگرانشن
تا الان کجا مونده نکنه تصادف کرده یا نه
خودکشی نه نه نه وای کجاست این دختر
فیلیکس: جواب نمیده خیلی دیر کرده
شوگا: جواب منم نمیده
جیمین: منم
تهیونگ: منم آخه این دختر کجاست
هانا: نکنه واسش اتفاقی افتاده هیونجین من می ترسم
هیونجین: نترس آروم باش
اگه کامنت بزارین احتمال اینکه پارت بعد رو بزارم بیشتر میشه ❤💜✌🏻🫰🏻
حمایت شه ♡
p21
یونا: من میرم خرید حوصله هیچ کس رو ندارم
هانا: پس منم میرم پایین
یونا: برو
یونا ویو
رفتم لباسمو عوض کردم یه آرایش لایت کردم رفتم پایین
داستان پیش هانا
رفتم پایین پیش بچه ها
کوک: چی گفت
هانا: گریه می کرد خیلی زیاد تازه گفت عشق چیزی نیست که کسیو دوست داری سرش داد بزنی گریشو در بیاره
شوگا: من خیلی زیاد پشیمونم
فیلیکس: منم من بهش گفتم لوس خیلی پشیمونم
یونا اومد
یونا: هانا من رفتم چیزی نیاز نداری
کوک: کجا
یونا: به تو چه 😒اصلا تو کی من هستی برو اونور
یونا ویو
خوب کردم حقش بود رفتم سوار ماشینم با سرعت بالا میروندم من عاشق سرعت دلم برای ماشینم تنگ شده بود
(به بادیگارد هاش گفته ماشینمو بیارین در جریان باشید
ادامه
رفتم بزرگترین مرکز خرید کره
کلی لباس خریدم انواع لوازم ارایشی کفش
کیف خیلی بهم خوش گذشت هوس بستنی
کردم رفتم واسه خودم بستنی گرفتم
گوشیمو می خواستم نگاه کنم که دیدم ۴۰
تا تماس از جونگ کوک و هانا، هیونجین،
نامجون، تهیونگ، شوگا، جیمین، فیلیکس،
جین، جی هوپ داشتم مگه ساعت چنده وای
ساعت ۳:۸ دقیقه هست سریع رفتم
خریدامو داخل صندوق عقب ماشینم
گذاشتم و به سمت خونه حرکت کردم
جونگ کوک ویو
یونا خیلی دیر کرده وای همه نگرانشن
تا الان کجا مونده نکنه تصادف کرده یا نه
خودکشی نه نه نه وای کجاست این دختر
فیلیکس: جواب نمیده خیلی دیر کرده
شوگا: جواب منم نمیده
جیمین: منم
تهیونگ: منم آخه این دختر کجاست
هانا: نکنه واسش اتفاقی افتاده هیونجین من می ترسم
هیونجین: نترس آروم باش
اگه کامنت بزارین احتمال اینکه پارت بعد رو بزارم بیشتر میشه ❤💜✌🏻🫰🏻
حمایت شه ♡
۱.۶k
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.