دوم محرم الحرام

▪ ️ دوم محرم الحرام


آه! از آن ساعت که سبط مصطفی
گشت وارد بر زمین کربلا

پس به یاران کرد رو، سلطان دین
گفت کای یاران! مقام ماست این

بار بگشایید، خوش‌منزل‌گهی است
تا به جنّت زین مکان، اندک‌ رهی است

بار بگشایید کاین‌جا از عتاب
می‌شود لب‌ها کبود از قحط آب

بار بگشایید کاین‌جا از جفا
امّ لیلا گردد از اکبر، جدا

بار بگشایید کاین‌جا بی‌درنگ
بر گلوی اصغرم آید خدنگ

الغرض؛ در آن دیار پُرمحن
کرد چون سلطان مظلومان، وطن

گفت: در این سرزمین، جای من است
این زمین تا حشر، مأوای من است

چون در اینجا من به جسم چاک‌چاک
از سر زین، سرنگون گردم به خاک

من، تن تنها و دشمن، صد هزار
پیکرم، مجروح و زخمم، بی‌شمار

«جودیا»! دم درکش از این داستان
خون مکن زین بیش، قلب دوستان

شاعر: #جودی_خراسانی
#شعر
دیدگاه ها (۲)

▪ ️ سوم محرم الحرامبه امّید پدر، یک شب به شهر شام خوابیدمکه ...

▪ ️ چهارم محرم الحرامگرچه خارم ای گل زهرا تو دستم را بگیرمن ...

🔵 خون باریدن و گریستن آسمان و زمین ، در مصیبت باب الحوائج قر...

▪ ️بسم رب الحسین علیه السلام پاداش اشک بر شهادت و مظلومیت سی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط