زخمزبان

#زخم_زبان

این گونه ام که با تو به پایان رسیده ام
من گر رسیده ام به تو بی جان رسیده ام

حاشا نکن که کفر مرا در میاوری-
حاشا اگر که از تو به ایمان رسیده ام

ای فاتح دلم به اسیران نظر بکن-
من، از میان جمع اسیران رسیده ام

زخم زبان نزن که از عشقت زبانزدم-
زخم زبان بزن که پشیمان رسیده ام

محکوم غربتم که بمیرم در انزوا
من، از میان جمع غریبان رسیده ام

عاشق نبوده آنکه مضرت ندیده است-
سختی کشیده ام اگر آسان رسیده ام

از خود گذشته ام که رسیدم به جان خود-
جانم فدای تو که پریشان رسیده ام

حسین حیدری"رهگذر"

۱۳۹۶/۱۰/۲۷

https://telegram.me/Heidari_official2
دیدگاه ها (۲)

پر از اشکال شدممثل یک پاکت خالی شده ابطال شدمبا دو کام از لب...

نوازشمادر پیرم نوازش کن تو موهایِ مراتا که آرامش دهی ویرانه ...

#خسته_امصحبت از یار نکن، صحبت اغیار بس استاز غریبان تو بگو، ...

حساب، بی حسابتو را به خواب دیدمت که می گرفتنم ز توتمام من تر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط