سوگند به موی تو که از کوی تو رفتیم

سوگند به موی تو که از کوی تو رفتیم
از کوی تو آشفته‌تر از موی تو رفتیم

بگذار بمانند حریفان همه چون ریگ
ما آب روانیم که از جوی تو رفتیم

وصل تو به آن منّت جانکاه نیرزد
تا دوزخ هجر تو ز مینوی تو رفتیم

چون آن سخن تلخ که ناگاه شبی رفت
از آن لب شیرینِ سخنگوی تو رفتیم

ای عود ! شبی ما و تو را سوخت به بزمی
هنگام سحر حیف که چون بوی تو رفتیم

زین پیش نماندیم که آزرده نگردی
چون عاشقی و دوستی از خوی تو رفتیم ...😔

سیمین_بهبهانی
دیدگاه ها (۱)

چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟که در جمال تو دیدم کمال صن...

‍ ‍ .پرسه در کوی غزل _ بی تو عجب دلگیر است دلم از رهگذرانش _...

بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانیداستانها دارم از بیداد پ...

پای تویی دست تویی هستی هر هست توییبلبل سرمست تویی جانب گلزار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط