"𝓶𝔂 𝓶𝓮𝓻𝓶𝓪𝓲𝓭". «دختر دریایی من»
"𝓶𝔂 𝓶𝓮𝓻𝓶𝓪𝓲𝓭". «دختر دریایی من»
" 𝓹𝓪𝓻𝓽 2". «پارت۲»
_________________________
صبح پاشدم کارامو کردم موهامو شونه کردم و بافتم و رفتم پیش پدرم دیدن دارن با پدر یونگی حرف میزنه
پدریونگی:پس دیگه باید بگیم مبارکه فامیل(خنده)
پدرلیزا:بله بله فامیل وقتی بچه عامون ازدواج کنن دیگه وابعا فامیل میشیممم
لیزا(خودت):چ.چی؟از.ازدواج
کم کم اومد جلو نگاشون میکردی
لیزا:بابا چرا حرفی نمیزنین ینی چی ازدواججج چراااا
پدرت:د.دخترم بزار برات توضیح میدم
میخواست دستتو بگیره ک جاخالی دادی و رفتی بیرون همینجوری داشتی دور میزدی و با خودت حرف میزدی ک متوجه شدی یونگی اومده
یونگی:لیزااا ببین این از همون صدفا نیس کدوس داری؟(خنده)
تا دیدیش سری در رفتی و داشته ی گوشه خود خوری میکردی ک نور از روی اب اومد و نور افتاد روی ی صدف نگاهش کردی خیلی داشت برق میزد خیلی خوشگل بود اینقدر ک خوشگل بود ک هرچی نگرانی بود تز ذهنت پرید و صدفه رو برنداشتی ولی متوجه شدی ک جلوترم مثل ی خط پشت سر هم چیده شده بود همشو دنبال کردی و فهمیدی یکی اینارو از عمد چیده فهمیدی یونگیه همشونو دنبال کردی ولی هیچکدومو برنداشتی ب اخرین صدف رسیدی دیدی یجا بود ک خیلی عمقش کمه و دیدی ی چیزایی اونجاس فک کردی کسی قصد داره بهت اسیب بزنه اون صدفا خیلی کم هستندو فقط توی محدوده ی.....
" 𝓹𝓪𝓻𝓽 2". «پارت۲»
_________________________
صبح پاشدم کارامو کردم موهامو شونه کردم و بافتم و رفتم پیش پدرم دیدن دارن با پدر یونگی حرف میزنه
پدریونگی:پس دیگه باید بگیم مبارکه فامیل(خنده)
پدرلیزا:بله بله فامیل وقتی بچه عامون ازدواج کنن دیگه وابعا فامیل میشیممم
لیزا(خودت):چ.چی؟از.ازدواج
کم کم اومد جلو نگاشون میکردی
لیزا:بابا چرا حرفی نمیزنین ینی چی ازدواججج چراااا
پدرت:د.دخترم بزار برات توضیح میدم
میخواست دستتو بگیره ک جاخالی دادی و رفتی بیرون همینجوری داشتی دور میزدی و با خودت حرف میزدی ک متوجه شدی یونگی اومده
یونگی:لیزااا ببین این از همون صدفا نیس کدوس داری؟(خنده)
تا دیدیش سری در رفتی و داشته ی گوشه خود خوری میکردی ک نور از روی اب اومد و نور افتاد روی ی صدف نگاهش کردی خیلی داشت برق میزد خیلی خوشگل بود اینقدر ک خوشگل بود ک هرچی نگرانی بود تز ذهنت پرید و صدفه رو برنداشتی ولی متوجه شدی ک جلوترم مثل ی خط پشت سر هم چیده شده بود همشو دنبال کردی و فهمیدی یکی اینارو از عمد چیده فهمیدی یونگیه همشونو دنبال کردی ولی هیچکدومو برنداشتی ب اخرین صدف رسیدی دیدی یجا بود ک خیلی عمقش کمه و دیدی ی چیزایی اونجاس فک کردی کسی قصد داره بهت اسیب بزنه اون صدفا خیلی کم هستندو فقط توی محدوده ی.....
۳.۳k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.