زایمان pپارت دیگهاگه که آره میشه پارت آخر

زایمان p⁵(پارت ۵ دیگه؟اگه که آره میشه پارت آخر)
بورام ویو
با نور خورشید بیدار شدم دیدم یونگی خوابه بلند شدم رفتم حموم دلم و ماساژ دادم و رفتم پایین صبحونه درست کردم یونگی رو بیدار کردم برای صبحانه
صبحونع رو که خوردیم سولی اومد سول آه بهم داد
*⁴سال بعد*
بورام:یوجییییییین
یوجین:بله مامان*با ترس*
بورام:اتاقت و مرتب کن سریع
یوجین:چشم
یونگی:ااااا چیکار داری پسرمو
سول آه:اگه یبار دیگه سر داداشم داد بزنی قهر میکنم
بورام:وقتی جفتتونو با دمپایی زدم میفهمین🙂🩴
خبببب داستان ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید
دیدگاه ها (۲)

مهممممممممم

مافیای من p⁴همه تعظیم کردن معلومه ازش میترسن هعیییییا/ت:عامم...

معرفی فیک بازی عشقکارکترها:کیم سوفیا_جانگ هوسوک اعضا_یانگ می...

مربع عشقیp⁶ا/ت ویو رفتم سوار لامبورگینی مشکیم شدم و به سمت ع...

3#پارتی#استری‌کیدز#سونگمینپارت:3موضوع:«وقتی حامله ایی(یک ماه...

𝐌𝐲 𝐝𝐚𝐝𝐝𝐲 🍷پارت : ۵ویو ا.تبا الارم گوشیم بیدار شدم رفتم دوش گ...

نفرین شیرین. پارت 1

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط