همه چیزمو ازم گرفت خودش شد همه چیزم همه دلخوشیام رو از

همه چیزمو ازم گرفت ، خودش شد همه چیزم، همه دلخوشیام رو ازم گرفت شد همه دلخوشیم ، حالا من موندم توی یک کوچه که از همه طرف بن بسته،،،،،،
نه راه پیش دارم ، نه راه پس ، باید اینقد بشینم توی این کوچه ی بن بست تا ببینم بلای بعدی چیه که میخاد به سرم بیاد
دیدگاه ها (۱)

تابع دلم به سمت تومیل کرده بی نهایت

رها کن این جماعت رانلرزان دست وبالت راببوس این بی قرارت راجو...

تو بیا شاید پروازمقفسی نچشد

همچون دالانی بلندتنها بودمپرندگان از من رفته بودندشب با هجوم...

رویای شیرین من

/ℛℐ𝒩𝒢 ℳ𝒜𝒮𝒦/ᴾᵃʳᵗ ¹⁰..کامنتا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط