سناریو
سناریو
وقتی گرسنته و ازشون میخوای برات چیزی درست کنن
نامجون : نامجونااااا من گرسنمه
عزیزم منم گرسنمه صبر کن الان برات یک چیزی درست میکنم
ات : مرسی
سوکجین : جین من گرسنمه میشه برام غذا درست کنی ( به صورت خیلی کیوتی این حرفو زد)
نوچ
ات : چرا
اخه من هندسام چه به درست کردن غذا
ات : 😐🥲
یونگی : پیشی میشه برام .....
نه
ات : توروخدا 🥺
اههههه خیلی خب باش فقط اونجوری نکن
ات : ممنون ☺️
هوسوک : ایشون بدون گفتن یک کلمه حرف هم برای تو هم برای خودش غذا درست کرد
جیمین : جیمینااا موچی میشه برام غذا درست کنی گشنمه
بهم چی میدی !!
ات : خب چی میخوای ؟
باید برام موچی بخری
ات : قبوله
تهیونگ : ایشون پسر خیلی با ملاحظه هستن چندین نوع غذا درست کرد
جونگکوک : عزیزم حالا که برات غذا درست کردم نمیخوای جایزم بدی
ات : باش بیا جایزت ( گونه جونگکوک بوسید)
وقتی گرسنته و ازشون میخوای برات چیزی درست کنن
نامجون : نامجونااااا من گرسنمه
عزیزم منم گرسنمه صبر کن الان برات یک چیزی درست میکنم
ات : مرسی
سوکجین : جین من گرسنمه میشه برام غذا درست کنی ( به صورت خیلی کیوتی این حرفو زد)
نوچ
ات : چرا
اخه من هندسام چه به درست کردن غذا
ات : 😐🥲
یونگی : پیشی میشه برام .....
نه
ات : توروخدا 🥺
اههههه خیلی خب باش فقط اونجوری نکن
ات : ممنون ☺️
هوسوک : ایشون بدون گفتن یک کلمه حرف هم برای تو هم برای خودش غذا درست کرد
جیمین : جیمینااا موچی میشه برام غذا درست کنی گشنمه
بهم چی میدی !!
ات : خب چی میخوای ؟
باید برام موچی بخری
ات : قبوله
تهیونگ : ایشون پسر خیلی با ملاحظه هستن چندین نوع غذا درست کرد
جونگکوک : عزیزم حالا که برات غذا درست کردم نمیخوای جایزم بدی
ات : باش بیا جایزت ( گونه جونگکوک بوسید)
- ۱۲.۶k
- ۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط