لب دریانشسته بودم پرنده عشق امدوگفتبرای دوستت نامه ای بن
لب دریانشسته بودم پرنده عشق امدوگفت.برای دوستت نامه ای بنویس,گفتم قلم ندارم,گفت از پرم بگیرگفتم جوهرندارم ,گفت از خونم بگیر گفتم ورق ندارم گفت
گوزو تو که هیچی نداری گوه میخوری لب دریا میشینی،
گوزو تو که هیچی نداری گوه میخوری لب دریا میشینی،
- ۱.۳k
- ۰۸ اسفند ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط