تک پارتی درخواستی
وقتی برای اولین بار میخوایم اهم اهم کنیم و. ما میترسیم
اتاق نیمه تاریک بود فقط چراغ کوچیک گوشه روشن بود و نورش روی چهر چان میفتاد .
نشسته بودی روی تخت انگشتات توی هم گره خورده بود و پاهات رو بی قرار تکون میدادی...
چان اینو دید.همشو
هر چقدر هم که سعی کرده بودی پنهانش کنی اما نگاه دقیق چان همه چیز رو میخونه.
آروم گفت
چان:هی نفس بکش...چیزی شده
نگاهت رو ازش دزدیدی
ات:نه...نه..فقط نمیدونم
چان ابروش رو بالا داد دستت رو گرفت
صداش آروم بود طوری که انگار حتی نمیخواست بترسونتت
چان:نمیخوای
لبات رو جویدی
ات:نه...میخوام...فقط میخوام خرابش کنم اولین باره
چان آروم نزدیک شد
چان:اولین سکس باید واقعی باشه...نه بی نقص
تو خندیدی
ات:ولی اگه خراب بشه چی؟
چان:اگه خراب بشه.یه بار دیگه امتحان میکنیم.وباز...وباز...من که عجله ندارم
چان کمی خم شد
چان:میخوای؟
با تکون دادن سر تائید کردی و چان کارش رو شروع کرد
*پایان*
اتاق نیمه تاریک بود فقط چراغ کوچیک گوشه روشن بود و نورش روی چهر چان میفتاد .
نشسته بودی روی تخت انگشتات توی هم گره خورده بود و پاهات رو بی قرار تکون میدادی...
چان اینو دید.همشو
هر چقدر هم که سعی کرده بودی پنهانش کنی اما نگاه دقیق چان همه چیز رو میخونه.
آروم گفت
چان:هی نفس بکش...چیزی شده
نگاهت رو ازش دزدیدی
ات:نه...نه..فقط نمیدونم
چان ابروش رو بالا داد دستت رو گرفت
صداش آروم بود طوری که انگار حتی نمیخواست بترسونتت
چان:نمیخوای
لبات رو جویدی
ات:نه...میخوام...فقط میخوام خرابش کنم اولین باره
چان آروم نزدیک شد
چان:اولین سکس باید واقعی باشه...نه بی نقص
تو خندیدی
ات:ولی اگه خراب بشه چی؟
چان:اگه خراب بشه.یه بار دیگه امتحان میکنیم.وباز...وباز...من که عجله ندارم
چان کمی خم شد
چان:میخوای؟
با تکون دادن سر تائید کردی و چان کارش رو شروع کرد
*پایان*
- ۱۱۸
- ۱۴ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط