دلم دوباره یک شاعرانگی زیبا میخواهد؛
دلم دوباره یک شاعرانگی زیبا میخواهد؛
بیخیال همه دنیا بنشینم کنج اتاق،کتاب های قدیمی رمانم رابردارم
و لای زندگیهای رویایی شان غرق شوم.
،
خودم را جای تک تک قهرمانها بگذارم
فصل به فصل با غمهایش غصه بخورم و با شادیهایش لبخند بزنم؛ترس هایش را لمس کنم و با موفقیت هایش احساس غرور.
،
قهرمان دنیای کوچک خودم شوم.
نه از جنس آن ابرقهرمانهای خیلی خیالی با نیروهای عجیب و غریب
که یک هو ظاهر میشوند و دنیا را مبهوت میکنند.
،
همان ها که فقط در کتابهای خیالی قدرت دارند و برای اینجا این حقیقت واقعی فقط سرابن.
نه قهرمان قصه های من قدرت جادویی ندارند،از یک دنیای عجیب زاده نشده اند و با هیولاهای رعب انگیز افسانه ای نمی جنگند.
،
قهرمان کتاب های من،آدم هایی هستند شبیه خودم،شبیه مادرم،پدرم ،دوستم،همکارم،استادم،همسایه ام،آشنای دورم.
،
یک آدم معمولی مثل همه معمولی هایی که دور و برم هستند.
به دنیا می آید،
کودکی هایش را با بازیهای بچه گانه و خیالات شیرین پر میکند،
نوجوانی اش پر است از اسطوره هایی که آرزو میکند کاش یک بار از نزدیک ببیند،
جوانی که آرزوهای بزرگ دارد و شبانه روز میدود تا به رویایش حقیقت ببخشد،
به میانسالی که می رسد می ایستد خودش را برانداز میکند،کوله بارش را نگاه میکند و اندوخته هایش را میشمارد.
،
به یاد بچگیهایش حسرت می خورد
از لجبازی های نوجوانی اش خنده اش میگیرد
از حرص خوردن های بیخود جوانی اش عصبانی میشود
و از زندگی ساده پر از پیچ و خم اش خاطره میسازد.
،
به صفحات آخر کتاب که میرسی هم خوشحالی هم نه و دوست داری بدانی آخر زندگی این شبیه تو چه میشود؟
،
همین که داستان کتاب تمام میشود چند لحظه مکث میکنی،لبخند میزنی و سپس یک غم کوچک درونت حس میکنی،انگار گوشه ای از وجودت کنده شده و این ناراحتت میکند.
،
با خودت فکر میکنی چه کتاب خوبی،چه نویسنده حاذقی،دلم برای قهرمانش تنگ میشود.
و بی آنکه بفهمی داری کسی راتحسین میکنی که همین حوالیت زندگی میکند.
،
یک قهرمان معمولی،کسی که ادعایی ندارد.
فقط یاد گرفته است کارش رادرست انجام دهد،
هرجا که باشد.
برای هدفش میجنگد،
شکست که میخورد غمگین میشود،اشک می ریزداما،سرخورده نمیشود.
به هدفش که رسید خوشحال میشود اما،غرور اسیرش نمیکند در همان باقی سطح بماند.
از من بپرسی افسانه ها حقیقت دارند،آن بهترینهایی که آرزو میکنیم کاش جایشان بودیم یا از نزدیک می دیدمشان.
کافی است چشم هایمان راکمی بیشتر باز کنیم وحقیقت های ساده دور و برمان راببینیم.
خوب که نگاه کنیم،قهرمانهای قصه ها رامیبینیم.
.
.
پی نوشت :
قهرمان زندگی خودت باش.
.
. #مطالب_ناب #مطالب_انگیزشی
#عکس_نوشته #عاشقانه #استوری
بیخیال همه دنیا بنشینم کنج اتاق،کتاب های قدیمی رمانم رابردارم
و لای زندگیهای رویایی شان غرق شوم.
،
خودم را جای تک تک قهرمانها بگذارم
فصل به فصل با غمهایش غصه بخورم و با شادیهایش لبخند بزنم؛ترس هایش را لمس کنم و با موفقیت هایش احساس غرور.
،
قهرمان دنیای کوچک خودم شوم.
نه از جنس آن ابرقهرمانهای خیلی خیالی با نیروهای عجیب و غریب
که یک هو ظاهر میشوند و دنیا را مبهوت میکنند.
،
همان ها که فقط در کتابهای خیالی قدرت دارند و برای اینجا این حقیقت واقعی فقط سرابن.
نه قهرمان قصه های من قدرت جادویی ندارند،از یک دنیای عجیب زاده نشده اند و با هیولاهای رعب انگیز افسانه ای نمی جنگند.
،
قهرمان کتاب های من،آدم هایی هستند شبیه خودم،شبیه مادرم،پدرم ،دوستم،همکارم،استادم،همسایه ام،آشنای دورم.
،
یک آدم معمولی مثل همه معمولی هایی که دور و برم هستند.
به دنیا می آید،
کودکی هایش را با بازیهای بچه گانه و خیالات شیرین پر میکند،
نوجوانی اش پر است از اسطوره هایی که آرزو میکند کاش یک بار از نزدیک ببیند،
جوانی که آرزوهای بزرگ دارد و شبانه روز میدود تا به رویایش حقیقت ببخشد،
به میانسالی که می رسد می ایستد خودش را برانداز میکند،کوله بارش را نگاه میکند و اندوخته هایش را میشمارد.
،
به یاد بچگیهایش حسرت می خورد
از لجبازی های نوجوانی اش خنده اش میگیرد
از حرص خوردن های بیخود جوانی اش عصبانی میشود
و از زندگی ساده پر از پیچ و خم اش خاطره میسازد.
،
به صفحات آخر کتاب که میرسی هم خوشحالی هم نه و دوست داری بدانی آخر زندگی این شبیه تو چه میشود؟
،
همین که داستان کتاب تمام میشود چند لحظه مکث میکنی،لبخند میزنی و سپس یک غم کوچک درونت حس میکنی،انگار گوشه ای از وجودت کنده شده و این ناراحتت میکند.
،
با خودت فکر میکنی چه کتاب خوبی،چه نویسنده حاذقی،دلم برای قهرمانش تنگ میشود.
و بی آنکه بفهمی داری کسی راتحسین میکنی که همین حوالیت زندگی میکند.
،
یک قهرمان معمولی،کسی که ادعایی ندارد.
فقط یاد گرفته است کارش رادرست انجام دهد،
هرجا که باشد.
برای هدفش میجنگد،
شکست که میخورد غمگین میشود،اشک می ریزداما،سرخورده نمیشود.
به هدفش که رسید خوشحال میشود اما،غرور اسیرش نمیکند در همان باقی سطح بماند.
از من بپرسی افسانه ها حقیقت دارند،آن بهترینهایی که آرزو میکنیم کاش جایشان بودیم یا از نزدیک می دیدمشان.
کافی است چشم هایمان راکمی بیشتر باز کنیم وحقیقت های ساده دور و برمان راببینیم.
خوب که نگاه کنیم،قهرمانهای قصه ها رامیبینیم.
.
.
پی نوشت :
قهرمان زندگی خودت باش.
.
. #مطالب_ناب #مطالب_انگیزشی
#عکس_نوشته #عاشقانه #استوری
۲۲.۲k
۲۴ فروردین ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.