Part:1
کیم سوک هیوک«اسم تهیونگ در فصل 1»سن: از 4تا 22 سالگی: ولیعهد امپراطوری کیم
-:کیم سوک هاک«اسم جونکوک در فصل 1»سن: از 2 تا 20 سالگی: شاهزاده امپراطوری کیم
+:پارک لونا«آوا یا لونا در فصل 1»سن: از 0 تا 18 سالگی: دوست صمیمی هاک هیوک و پدرش بزرگ ترین تاجر کره و مادرش طبیب سلطنتی امپراطور
«بقیه شخصیت ها زیاد مهم نیستن»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سال 1603«چوسان؛ کره؛ خانه پارک ها»
راوی
صدای جیغ های دلخراش همسرش از درد زایمان باعث میشد اشک هایش بیشتر از قبل روی صورتش بریزد. دلش میخواست آن کودک را از بین ببرد چون باعث درد کشیدن همسرش شده بود. از اون بچه بدش میومد. چون همسرش سر این بچه سالها عذاب کشیده بود. بعد 15 سال ازدواج با کلی تلاش و دارو همسرش باردار شد. با پیچیدن صدای گریه ضعیف نوزاد و قطع شدن جیغ های همسرش با ترس بلند شد که قابله با خنده از در بیرون آمد و کودکی که پیچیده در قنداقی صورتی رنگ بود را به مرد داد...
•آقای پارک تبریک میگم دخترتون مثل خودتون و همسرتون بسیار زیباست
اما مرد هنوز با ذوق به آن بچه ی کوچولو تو بغلش نگاه میکرد. فراموش کرده بود که از اون بچه به خاطر درد کشیدن همسرش متنفره.
#لونا... پارک لونا
مرد آرام زمزمه کرد و لبخندی زد
مرد با صدای خنده های کودکانه دو بچه سرش را بلند کرد و با دیدن چشم های درشت سوک هاک و سوک هیوک که با خنده ای عجیب غریب به او نگاه میکردند لبخندی زد.
#هی بچه ها این لوناست
-تونا؟
_واوو تونا توچولو
مرد خنده ای کرد
#لونا نه تونا. لونا. پارک لونا
-تونا گوگول گوگول«لونا گوگوله»
دو پسر بچه ی 2 ساله و 4 ساله به فکر فرو رفتند و شانه ای بالا انداختند و سوک هیوک؛ سوک هاک را بغل کرد و روی لپش بوسه ای گزاشت
_تو گوگول تری
پسر کوچک تر با لپ هایی سرخ و چشم های درشت و ستاره بارون به لونا نگاه کرد
-تونا بغل«میشه لونا رو بغل کنم»
#کوچولو نمیشه ولی خوب چهار زانو بشین روی تخت ودستات رو این شکلی کن👨🏻🍼
دوتا پسر فوری نشستند که سوک هاک با سرعت به یک طرف خم شد و افتاد و با کمک سوک هیوک بلند شد و نشست . مرد خنده ای کرد و لونا را آرام در آغوش اون دو پسر بچه قرار داد.
-توتولوعه توتولوعه«کوچولوعه کوچولوعه»
_آره کیلی«آره خیلی»
مرد با خنده به سمت خدمتکار رفت و به آن دو پسر و نوزادش اشاره کرد
#مراقبشون باش الان میام
و بعد به سمت اتاق همسرش رفت
شرایط پارت بعد:
تعداد لایک: 5
تعداد کامنت: 3
تعداد فالور: 3
-:کیم سوک هاک«اسم جونکوک در فصل 1»سن: از 2 تا 20 سالگی: شاهزاده امپراطوری کیم
+:پارک لونا«آوا یا لونا در فصل 1»سن: از 0 تا 18 سالگی: دوست صمیمی هاک هیوک و پدرش بزرگ ترین تاجر کره و مادرش طبیب سلطنتی امپراطور
«بقیه شخصیت ها زیاد مهم نیستن»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سال 1603«چوسان؛ کره؛ خانه پارک ها»
راوی
صدای جیغ های دلخراش همسرش از درد زایمان باعث میشد اشک هایش بیشتر از قبل روی صورتش بریزد. دلش میخواست آن کودک را از بین ببرد چون باعث درد کشیدن همسرش شده بود. از اون بچه بدش میومد. چون همسرش سر این بچه سالها عذاب کشیده بود. بعد 15 سال ازدواج با کلی تلاش و دارو همسرش باردار شد. با پیچیدن صدای گریه ضعیف نوزاد و قطع شدن جیغ های همسرش با ترس بلند شد که قابله با خنده از در بیرون آمد و کودکی که پیچیده در قنداقی صورتی رنگ بود را به مرد داد...
•آقای پارک تبریک میگم دخترتون مثل خودتون و همسرتون بسیار زیباست
اما مرد هنوز با ذوق به آن بچه ی کوچولو تو بغلش نگاه میکرد. فراموش کرده بود که از اون بچه به خاطر درد کشیدن همسرش متنفره.
#لونا... پارک لونا
مرد آرام زمزمه کرد و لبخندی زد
مرد با صدای خنده های کودکانه دو بچه سرش را بلند کرد و با دیدن چشم های درشت سوک هاک و سوک هیوک که با خنده ای عجیب غریب به او نگاه میکردند لبخندی زد.
#هی بچه ها این لوناست
-تونا؟
_واوو تونا توچولو
مرد خنده ای کرد
#لونا نه تونا. لونا. پارک لونا
-تونا گوگول گوگول«لونا گوگوله»
دو پسر بچه ی 2 ساله و 4 ساله به فکر فرو رفتند و شانه ای بالا انداختند و سوک هیوک؛ سوک هاک را بغل کرد و روی لپش بوسه ای گزاشت
_تو گوگول تری
پسر کوچک تر با لپ هایی سرخ و چشم های درشت و ستاره بارون به لونا نگاه کرد
-تونا بغل«میشه لونا رو بغل کنم»
#کوچولو نمیشه ولی خوب چهار زانو بشین روی تخت ودستات رو این شکلی کن👨🏻🍼
دوتا پسر فوری نشستند که سوک هاک با سرعت به یک طرف خم شد و افتاد و با کمک سوک هیوک بلند شد و نشست . مرد خنده ای کرد و لونا را آرام در آغوش اون دو پسر بچه قرار داد.
-توتولوعه توتولوعه«کوچولوعه کوچولوعه»
_آره کیلی«آره خیلی»
مرد با خنده به سمت خدمتکار رفت و به آن دو پسر و نوزادش اشاره کرد
#مراقبشون باش الان میام
و بعد به سمت اتاق همسرش رفت
شرایط پارت بعد:
تعداد لایک: 5
تعداد کامنت: 3
تعداد فالور: 3
۶۵۷
۱۶ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.