به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا

به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجا
مسافرخانه رنج است یا تبعیدگاه اینجا

غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد
 مکن ای زندگی عمر مرا دیگر تباه اینجا

برای چرخش این آسیاب کهنه دلسنگ
به خون خویش می‌غلطند خلقی بی‌گناه اینجا

نشان خانه ما را در این صحرای سر در گم
بپرس از کاروان هایی که گم کردند راه اینجا

اگر شادی سراغ از ما بگیرد جای حیرت نیست
نشان می‌جوید از من تا نیاید اشتباه اینجا

تو زیبایی و زیبایی در اینجا کم گناهی نیست
هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا

#فاضل_نظری
دیدگاه ها (۱)

ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺧﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﮑﻨﯿﺪﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ...

این خاصیت آدمهای عاشق است کهسهمی از شور درونشان رابه دیگرانن...

خانمان سوز کند برق نگاهی . گاهی

هرگاه یک نگاه به بیگانه می کنیخون مرا دوباره به پیمانه می‌ ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط