ادامه تکپارتی یونگی
ادامه تکپارتی یونگی
#درخواستی
با خنده دستش و گرفتم و کشیدم سمت مبل و نشوندمش که تونست کیک و بیبیچک و ببینه ناباور بهم خیره شو و بعد اومد و بلندم کرد و یه دور توی هوا چرخوندم و گزاشت زمین بعد از خوردن کیک آروم اومدم نشستم بغلش
_بیبی فکر نمیکنی جای بدی نشستی؟
یکم تکون خوردم و گفتم
+نه مگه تو ناراحتی؟
_خودت خواستی بیبی
و از رونامه گرفت و به سمت اتاق حرکت کرد آروم گزاشتم روتخت و روم خیمه زد آروم همه جای بدنم و میبوسید و نوازشم میکرد ناله ای کردم که شروع کرد
(بقیش رو بی زحمت خودتون تصور کنین 😄)
صبح با یکم درد بلند شدم که دیدم یونگی پیشم خوابیده آروم بلند شدم و حرکت کردم به خاطر دیشب لنگ میزدم
۳ماه بعد
امروز میریم برای جنسیت رو کردم سمت یونگی کع داشت آماده میشد
+تو دختر دوست داری یا پسر؟
_فقط سالم باشه همین بسه
با کمک یونگی دراز کشیدم که بعد از چک کردن قلب و اینا جنسیت رو چک کرد
=بچه دختره تبریک میگم
آینم داستان این دو مرغ عشق❤️
#درخواستی
با خنده دستش و گرفتم و کشیدم سمت مبل و نشوندمش که تونست کیک و بیبیچک و ببینه ناباور بهم خیره شو و بعد اومد و بلندم کرد و یه دور توی هوا چرخوندم و گزاشت زمین بعد از خوردن کیک آروم اومدم نشستم بغلش
_بیبی فکر نمیکنی جای بدی نشستی؟
یکم تکون خوردم و گفتم
+نه مگه تو ناراحتی؟
_خودت خواستی بیبی
و از رونامه گرفت و به سمت اتاق حرکت کرد آروم گزاشتم روتخت و روم خیمه زد آروم همه جای بدنم و میبوسید و نوازشم میکرد ناله ای کردم که شروع کرد
(بقیش رو بی زحمت خودتون تصور کنین 😄)
صبح با یکم درد بلند شدم که دیدم یونگی پیشم خوابیده آروم بلند شدم و حرکت کردم به خاطر دیشب لنگ میزدم
۳ماه بعد
امروز میریم برای جنسیت رو کردم سمت یونگی کع داشت آماده میشد
+تو دختر دوست داری یا پسر؟
_فقط سالم باشه همین بسه
با کمک یونگی دراز کشیدم که بعد از چک کردن قلب و اینا جنسیت رو چک کرد
=بچه دختره تبریک میگم
آینم داستان این دو مرغ عشق❤️
۱۷.۹k
۰۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.