وقتی بهار می آمد حتی بهار کاذب دیگر مشکلی وجود نداشت جز
وقتی بهار می آمد، حتی بهار کاذب، دیگر مشکلی وجود نداشت جز اینکه کجا می شود شادتر بود. تنها چیزی که می توانست سرتاسر روزی را ضایع کند این و آن بودند، و اگر می توانستی به کسی وعده دیدار ندهی، روز بی حد و مرز می شد. این و آن همیشه شادمانی را محدود می کردند، جز مشتی انگشت شمار که همان قدر خوب بودند که بهار...
عنوان: پاریس جشن بیکران/نویسنده: ارنست همینگوی/مترجم: فرهاد غبرایی/ناشر: انتشارات خورشید
عنوان: پاریس جشن بیکران/نویسنده: ارنست همینگوی/مترجم: فرهاد غبرایی/ناشر: انتشارات خورشید
- ۸۳۷
- ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط