برای همیشه پرید ...کاشخوب نگاهش می کردمچشم هایش را به یاد ندارمو رنگ صدایش راکاش خوب گوش می کردم.من از تمام اودست کوچکش را به خاطر می آورمآن پرنده ی سفید راکه بی تاب رفتن بوددستم را که باز کردمبرای همیشه پرید... رسول یونان