و دخترک ازادانع در میان کتاب ها روح خسته اش را میگرداند ،
_ و دخترک ازادانع در میان کتاب ها روح خسته اش را میگرداند ، خسته و خسته و خسته ....
خسته تر از آن که زمان شامل حالش بشود ، خستر از آنکه غمی حس بکند ، حتا خسته تر از آن که بتواند حس بکند ....
در بی حسی مطلق قوطه ور بود و احساسات قهوای رنگش با هرلحظه، بیشتر به سوی مرگ میرفتند ...
خسته تر از آن که زمان شامل حالش بشود ، خستر از آنکه غمی حس بکند ، حتا خسته تر از آن که بتواند حس بکند ....
در بی حسی مطلق قوطه ور بود و احساسات قهوای رنگش با هرلحظه، بیشتر به سوی مرگ میرفتند ...
۱.۳k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.