پارت ۲
پارت ۲
که یکدفعه همه ی نگاها اومد سمت ما ،منم بی خیال ردشدم که جولیا و تهیونگ اومدن سلام کردیم که جولیا گفت
جولیا:ا/ت تو باز امروز خوشگل کردی عن خانم
ا/ت : من همیشه خوشگلم(با نگاه سگی)
جولیا:باشه ،باشه منو نخور
جولیا رفت که یک دفعه یکی اومد گفت
مرده:چه لیدی زیبایی بیا باهم برقصیم
صدای نفس های اعصبانی پسرا میومد می دونستم اگه قبول کنم خونه هر هفتاشون پارم میکنن
ا/ت :نه ممنون
مرده :خجالتی نباش مگه میشه من این لیدی زیبا با برن زیباش ول کنم
فقط کافی بود بقیشو بگه که کتک بخوره که خورد ،پسرا یه نگاه اعصبانی بهم کردن
ا/ت: خو به من چه
نامی : من بهت گفتم مراقب باش
ا/ت: منم بهت گفتم امشب غیرتونو بزارید کنار بعدشم من می تونم از خودم محافظت کنم
جین:از دست تو
یه لبخند بهش زدم که اعضا گفتن
اعضا: ا/ت بیا برقصیم
یه خنده کردم
ا/ت: با همتون میرقصم
شروع کردیم به رقصیدن که نگاه ها رو ما بود میشه تشخیص داد که همه ی این مردا هول هستن بجز پسرا
انگار فقط پسرا مثبت بودن که بعد از تموم شدن رقص رفتیم نشستیم که من میز نوشیدنی ها رو دیدم رفتم سمت که یکی گفت
مرده:سگم شیر موز نمی خوره که اینا گذاشتن رو میز
من رفتم سمت شیر موزا که یکدفعه تا منو دوست مرده دید خم شد و بهم تعظیم کرد
دوستش: ببخشید خانم این کمی مسته
ا/ت :مهم نیست حیوونا باید بدونن، کجا دهنشونو باز کنن ولی این هنوز نمی دونه(سرد)
مرده :حیوون خودتی
دوستش: ببخشید گفتم این مسته
ا/ت: مشکلی نیست فقط ببرش
یه شیرموزم برای کوک بردم که نشستم رو صندلی دادم به کوک که کدفعه گفت
کوک :مگه من بچم
ات :باش بده من می خورم
کوک: نه حالا که زحمت کشیدی می خورم
یه خنده کردم که دو نفر اومدن سمتمون
مرده: به آقای جئون جونگکوک چه هنرایی داشتی ما نمی دونستیم (خنده)
همه بهمون نگاه کردن خنده های اعصبانی کردم گفتم
ا/ت: حداقل آقای جونگکوک یه هنری داره ولی تو هنرت انگار به عوضی بودن خودت بالیدن (نیشخند)
مرده :ببین دختر جون تو مثل هرزه های زیر خوابمی پس ببین
اعصبانی یه لبخند زدم و پاشدم با جلوی پام خابوندم تو دیگش که از درد تو خودش جمع شد
ات: بفهم داری با کی حرف می زنی
مرده: آره با حیوون
ا/ت: خودت خواستی
نیشخند اعصبی کردم خوابندمش رو زمین با کفش از شلوارش رد شودم که روی صورتش راه رفتم همه داشتن نگاه می کرد یه لبخند زدم که یه تیر تو مغزش خالی کردم چند تا دختر جیغ زدن
ا/ت: انقد سوسولید
ا/ت :مکس دوستشو بگیر یه جور شکنجه ش بده که یادش بره زبون داره
بچه هو نظر بدید بده اگه بده ادامه ندم اگه خوبه ادامه بدم :)
فردا شاید سه پارت یا دو پارتشو بزار بعد از اینکه شما نظر دادید
که یکدفعه همه ی نگاها اومد سمت ما ،منم بی خیال ردشدم که جولیا و تهیونگ اومدن سلام کردیم که جولیا گفت
جولیا:ا/ت تو باز امروز خوشگل کردی عن خانم
ا/ت : من همیشه خوشگلم(با نگاه سگی)
جولیا:باشه ،باشه منو نخور
جولیا رفت که یک دفعه یکی اومد گفت
مرده:چه لیدی زیبایی بیا باهم برقصیم
صدای نفس های اعصبانی پسرا میومد می دونستم اگه قبول کنم خونه هر هفتاشون پارم میکنن
ا/ت :نه ممنون
مرده :خجالتی نباش مگه میشه من این لیدی زیبا با برن زیباش ول کنم
فقط کافی بود بقیشو بگه که کتک بخوره که خورد ،پسرا یه نگاه اعصبانی بهم کردن
ا/ت: خو به من چه
نامی : من بهت گفتم مراقب باش
ا/ت: منم بهت گفتم امشب غیرتونو بزارید کنار بعدشم من می تونم از خودم محافظت کنم
جین:از دست تو
یه لبخند بهش زدم که اعضا گفتن
اعضا: ا/ت بیا برقصیم
یه خنده کردم
ا/ت: با همتون میرقصم
شروع کردیم به رقصیدن که نگاه ها رو ما بود میشه تشخیص داد که همه ی این مردا هول هستن بجز پسرا
انگار فقط پسرا مثبت بودن که بعد از تموم شدن رقص رفتیم نشستیم که من میز نوشیدنی ها رو دیدم رفتم سمت که یکی گفت
مرده:سگم شیر موز نمی خوره که اینا گذاشتن رو میز
من رفتم سمت شیر موزا که یکدفعه تا منو دوست مرده دید خم شد و بهم تعظیم کرد
دوستش: ببخشید خانم این کمی مسته
ا/ت :مهم نیست حیوونا باید بدونن، کجا دهنشونو باز کنن ولی این هنوز نمی دونه(سرد)
مرده :حیوون خودتی
دوستش: ببخشید گفتم این مسته
ا/ت: مشکلی نیست فقط ببرش
یه شیرموزم برای کوک بردم که نشستم رو صندلی دادم به کوک که کدفعه گفت
کوک :مگه من بچم
ات :باش بده من می خورم
کوک: نه حالا که زحمت کشیدی می خورم
یه خنده کردم که دو نفر اومدن سمتمون
مرده: به آقای جئون جونگکوک چه هنرایی داشتی ما نمی دونستیم (خنده)
همه بهمون نگاه کردن خنده های اعصبانی کردم گفتم
ا/ت: حداقل آقای جونگکوک یه هنری داره ولی تو هنرت انگار به عوضی بودن خودت بالیدن (نیشخند)
مرده :ببین دختر جون تو مثل هرزه های زیر خوابمی پس ببین
اعصبانی یه لبخند زدم و پاشدم با جلوی پام خابوندم تو دیگش که از درد تو خودش جمع شد
ات: بفهم داری با کی حرف می زنی
مرده: آره با حیوون
ا/ت: خودت خواستی
نیشخند اعصبی کردم خوابندمش رو زمین با کفش از شلوارش رد شودم که روی صورتش راه رفتم همه داشتن نگاه می کرد یه لبخند زدم که یه تیر تو مغزش خالی کردم چند تا دختر جیغ زدن
ا/ت: انقد سوسولید
ا/ت :مکس دوستشو بگیر یه جور شکنجه ش بده که یادش بره زبون داره
بچه هو نظر بدید بده اگه بده ادامه ندم اگه خوبه ادامه بدم :)
فردا شاید سه پارت یا دو پارتشو بزار بعد از اینکه شما نظر دادید
۹.۹k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.