یه پلاک با یه ساک می بینی که همین این دو قلم پیش ما مونده
یه پلاک با یه ساک می بینی که همین این دو قلم پیش ما مونده
رفقات اومدن چرا پس بابای توی سوریه جا مونده پیش زینب کبری "س" مونده
منتظرتم بابایی منتظرتم بابایی منتظرتم بابایی
قاب عکس تو جلومون میذارن یه نگاه به تو میندازم
یه چادر خریدی توی جشن تولد من شده اندازم هنوز منتظرم بابای نازم
دفتر نقاشیامو بیا ببین خط خط ان بعد از تو کل صفحاش
دیگه دل خوشی نداره اونی که هیچ خبری نداره از تن باباش
رفقات اومدن چرا پس بابای توی سوریه جا مونده پیش زینب کبری "س" مونده
منتظرتم بابایی منتظرتم بابایی منتظرتم بابایی
قاب عکس تو جلومون میذارن یه نگاه به تو میندازم
یه چادر خریدی توی جشن تولد من شده اندازم هنوز منتظرم بابای نازم
دفتر نقاشیامو بیا ببین خط خط ان بعد از تو کل صفحاش
دیگه دل خوشی نداره اونی که هیچ خبری نداره از تن باباش
۵۹۲
۱۱ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.