جزیرهایست عشق تو

جزیره‌ای‌ست عشق تو
که خیال را به آن دسترس نیست
خوابی‌ست ناگفتنی
تعبیر ناکردنی
به‌راستی عشق تو چیست ؟
گل است یا خنجر ؟
یا شمع روشنگر ؟
یا توفان ویران‌گر ؟
یا اراده‌ی شکست‌ناپذیر خداوند ؟
 
تمام آن‌چه دانسته‌ام
همین است 
تو عشق منی
و آن‌که عاشق است 
به هیچ چیز نمی‌اندیشد
دیدگاه ها (۳)

بابایی.....لا به لای ملحفه ها و لباس هادنبال یک نفس بوی توأم...

پاییـزجان...آخرین جمعه ات هم داردنفس هایِ آخر را می کشـد.......

در من ریشه کرده‌ایاسمت که می آیدگونه هایم گل می‌اندازندخنده‌...

هر کس در زندگی خود یک کوه اورست دارد که سرانجام یک روز باید ...

جان پرورم گهی که تو جانان من شویجاوید زنده مانم اگر جان من ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط