وقتی برادر دوستت بود ...
وقتی برادر دوستت بود ...
پارت پونزده
_______________
ویو ا.ت
حس اینکه کسی داره صدام میکنه برگشتم ... تهیونگ بود
@ا.ت ...خوبی ؟!
+آ،اره تهیونگا
@ا.ت ...میدونی که میدونم داری دروغ میگی ...چیزی شده عزیزم ؟!
+(گریه)...تهیونگگ
@ا.ت ا.ت(تعجب و نگران )چیشده بهم بگو
+من ،من خیلی آدم بدجنسی ام
@چ،چی؟!
+همش تقصیر منه تهیونگ
@چی میگی ا.ت ....برای جونگکوک که اتفاقی نیافتاده ...ا،افتاده ؟!
+ک،کوک ...به خاطر منه که الان معلوم نیست کجا هست (گریه)
@ا.ت...قول میدم پیداش کنم ...خب ؟!
+نه ...تهیونگ ب،بیا جدا شیم...
دیگه نمیخوام قرار گذاشتن من و تو به کوک آسیبی برسونه
@اما ا.ت ما ، ما میتونیم باهم زندگی کنیم !
ا.ت داشت میرفت که ...
@من عاشقت شدم ...ح،حالا داری میزاری میری ؟!....خیلی نامردی که همینجوری داری میری ...دلیل داره ؟!...بگو ، بگو چه کار اشتباهی انجام دادم که داری کوک رو بهونش میکنی ...قول میدم پیداش میکنم ت،تو فقط نرو ا.ت...نرو
+ا،اگر کوک بخواد کاری کنه ...
@نمیزارم ...کوک برادر منه ...از جونم برام مهم تره نمیزارم آسیبی به خودش بزنه تو فقط باهام باش با هم درستش میکنیم ...
ا.ت بعد از اتمام حرف تهیونگ بدون هیچ حرفی رفت
@ا.ت....ا.تتتت (داد)...لعنت بهتونننن
ویو کوک
تو خونه نشسته بودم که زنگ به صدا در اومد ...رفتم در رو باز کنم تا ببینم کیه اما ...با کسی که جلو در دیدم تعجب کردم ...خواستم در رو ببند اما به زور اومد داخل ...
_چی میگی ؟!
@اومدم باهات حرف بزنم
_حرف ؟!...آدرس رو از کجا آوردی ؟!...ا.ت بهت داد آره ؟!
@ا.ت؟!...ا،اون میدونست تو کجایی ؟!...
_امروز دیدمش ...برای چی اومدی ؟!
@به ا.ت چی گفتی ها ؟!
_چی؟!
@ا.ت بهم گفت بهتره از هم جدا شیم چون به نظر اون رابطه بین من و اون به تو آسیب میزنه ....چی بهش گفتی ها ؟! هااا؟!
_من چیزی بهش نگفتم ...برو بیرون حالا ...برو بیرون گفتم
@خیلی خودخواهی که فکر میکنی...
_برو بیروننن
ته از عمارت بیرون رفت ...
گوشی رو گرفت و به ا.ت زنگ زد ...فرصت حرف زدن نداد و خودش شروع کرد به حرف زدن
_خیالت راحت شد ؟!...چرا آدرس خونه من رو به تهیونگ دادی ؟!...ها ؟!...چرا دست از سرم بر نمیداری؟!...امروز بهت گفتم که نمیخوام دیگه چیزی بشنوم چرا آنقدر بهم پیام میدی ؟؟...من هیچیم نیست هیچی ...دلمم نمیخواد به خاطر یه دختر خودکشی پس آنقدر پیام نده ....آدرس خونم رو به تهیونگ دادی؟!...چرا چرااا؟!
+کوک من ...من حرفی به تهیونگ نزدم من، من اصلا نمیدونم خونت کجاست ...
_پس تهیونگ آدرس خونه من رو از کجا پیدا کرده ...ها ؟!
+نمیدونم ...نمیدونم کوک به خدا نمیدونم ...
تلفن رو قطع کرد که ...
نظر یادت نره رفیق !
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JUNGKOOK#fake
پارت پونزده
_______________
ویو ا.ت
حس اینکه کسی داره صدام میکنه برگشتم ... تهیونگ بود
@ا.ت ...خوبی ؟!
+آ،اره تهیونگا
@ا.ت ...میدونی که میدونم داری دروغ میگی ...چیزی شده عزیزم ؟!
+(گریه)...تهیونگگ
@ا.ت ا.ت(تعجب و نگران )چیشده بهم بگو
+من ،من خیلی آدم بدجنسی ام
@چ،چی؟!
+همش تقصیر منه تهیونگ
@چی میگی ا.ت ....برای جونگکوک که اتفاقی نیافتاده ...ا،افتاده ؟!
+ک،کوک ...به خاطر منه که الان معلوم نیست کجا هست (گریه)
@ا.ت...قول میدم پیداش کنم ...خب ؟!
+نه ...تهیونگ ب،بیا جدا شیم...
دیگه نمیخوام قرار گذاشتن من و تو به کوک آسیبی برسونه
@اما ا.ت ما ، ما میتونیم باهم زندگی کنیم !
ا.ت داشت میرفت که ...
@من عاشقت شدم ...ح،حالا داری میزاری میری ؟!....خیلی نامردی که همینجوری داری میری ...دلیل داره ؟!...بگو ، بگو چه کار اشتباهی انجام دادم که داری کوک رو بهونش میکنی ...قول میدم پیداش میکنم ت،تو فقط نرو ا.ت...نرو
+ا،اگر کوک بخواد کاری کنه ...
@نمیزارم ...کوک برادر منه ...از جونم برام مهم تره نمیزارم آسیبی به خودش بزنه تو فقط باهام باش با هم درستش میکنیم ...
ا.ت بعد از اتمام حرف تهیونگ بدون هیچ حرفی رفت
@ا.ت....ا.تتتت (داد)...لعنت بهتونننن
ویو کوک
تو خونه نشسته بودم که زنگ به صدا در اومد ...رفتم در رو باز کنم تا ببینم کیه اما ...با کسی که جلو در دیدم تعجب کردم ...خواستم در رو ببند اما به زور اومد داخل ...
_چی میگی ؟!
@اومدم باهات حرف بزنم
_حرف ؟!...آدرس رو از کجا آوردی ؟!...ا.ت بهت داد آره ؟!
@ا.ت؟!...ا،اون میدونست تو کجایی ؟!...
_امروز دیدمش ...برای چی اومدی ؟!
@به ا.ت چی گفتی ها ؟!
_چی؟!
@ا.ت بهم گفت بهتره از هم جدا شیم چون به نظر اون رابطه بین من و اون به تو آسیب میزنه ....چی بهش گفتی ها ؟! هااا؟!
_من چیزی بهش نگفتم ...برو بیرون حالا ...برو بیرون گفتم
@خیلی خودخواهی که فکر میکنی...
_برو بیروننن
ته از عمارت بیرون رفت ...
گوشی رو گرفت و به ا.ت زنگ زد ...فرصت حرف زدن نداد و خودش شروع کرد به حرف زدن
_خیالت راحت شد ؟!...چرا آدرس خونه من رو به تهیونگ دادی ؟!...ها ؟!...چرا دست از سرم بر نمیداری؟!...امروز بهت گفتم که نمیخوام دیگه چیزی بشنوم چرا آنقدر بهم پیام میدی ؟؟...من هیچیم نیست هیچی ...دلمم نمیخواد به خاطر یه دختر خودکشی پس آنقدر پیام نده ....آدرس خونم رو به تهیونگ دادی؟!...چرا چرااا؟!
+کوک من ...من حرفی به تهیونگ نزدم من، من اصلا نمیدونم خونت کجاست ...
_پس تهیونگ آدرس خونه من رو از کجا پیدا کرده ...ها ؟!
+نمیدونم ...نمیدونم کوک به خدا نمیدونم ...
تلفن رو قطع کرد که ...
نظر یادت نره رفیق !
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#JUNGKOOK#fake
۶.۱k
۰۹ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.