شیشه خون

#شیشه‌خون
P24
منتظر بودیم ک یهو سوهو اومد
سوهو:زندس خا دیگه من برم خدافظ
ا.ت:اهه خدا قلبم
پرستار:دکتر دکتر یکی از بیمارا به اسم جئون جونگ کوک ب هوش اومد
ا.ت:چیییی(میدوعه)
سوهو:بیا برو ببینم حالش خوبه یانه
ا‌.ت:کوکم خوبی
کوک:ا ا ا.ت حالت خوبه
ا.ت:خفه شو بیینممممم بگو بیینم درد داری
کوک:ن ن نه فقط سرم گیج میره(خنده)
ا.ت:باشه باشه سوهو عوضی بیا ی گوهی بخور دیگه
سوهو:اگه بزاری بری اونور تر
ا.ت:ا اها بیا
دکتر یو:اوهویییی اون مریض منع سوهو برو اونور بابا
سوهو:😐اگه گزاشتم داداشمو معاینه کنم
همه:خنده
کوک:بچه ها خوبن؟
ا.ت:آره آره نگران نباش
*سه هفته بعد*
ا.ت:جیغ
کوک:یا حضرت موسییییییی
ا‌‌.ت:کوک مگه نگفتم بلند نشوووو
کوک:آخه ا.ت سه هفتس بزار برم بیرون
ا.ت:اخ راس میگی بیا باهم بریم
کوک:بخدا دیونه ای(خنده)
ا.ت:خنده
تهیونگ:ایییی جیسووو
جیسو::/ته ته ایسگا کردی؟
تهیونگ:بیا بغلم ببینم
&صدای در&
جیمین:بورام بورام درو وا کن
بورام:باشعععع
کوک:وای بزار منم بیام
ا.ت:منم میاممم
کوک:لشکری میخوایم بریم درو وا کنیم(خندع)
کوک و بورام و ا.ت:کیهههههه
نارا:سلام عشقمممم(میپره بغل کوک و ازش لب میگیره)
کوک:گمشو اونور هرزه
ا.ت:ک ک کوک
تهیونگ:چیشده(تعجب)
جیسو:تهیونگگگگگ
کوک:ا.ت اونجوری ک فک میکنی نیست
نارا:عشقم این دختره کیه
جیمین:وادفاخ این چی بود من دیدم
ا.ت:دیگه تموم شد توعم با این دختره خوشبخت شین(گریه)
موتورمو بیارینننن
بادیگارد:چشم
جیسو:ا.ت ا‌.ت بورام بیا بریم ازت انتظار نداشتم کوک
بورام:منم امیدوارم یکی دلتو همینجوری بشکونه
کوک:نه اونجوری نیست
تقصیر توعه هرزس(میزنه تو گوش نارا)
نارا:ت ت تو چیکار کردی تو الان منو زدی؟ میرم ولی برمیگردمو تو رو ب دست میارم
کوک:گمشو بابل
جیمین:بیا ببینم توضیح بده
تهیونگ:بهت نگفتم مراقب باش؟
جیمین:ینی فقط من نمیدونم؟
کوک:آره بیا برات بگم(همچی رو تعریف میکنه)
آره اینجوری شده
جیمین:واقعا دختره اسمش نارا بود ؟ چقد جندس
تهیونگ:آره ولی الان ا.ت
کوک:خواهش میکنم یه زنگ بزن ب جیسو
تهیونگ:باشه
^مکالمه جیسو و تهیونگ^
جیسو:جانم تهیونگ
تهیونگ:عسلم حال ا.ت چطوره کجایین‌؟
جیسو:همینجوری داشت گریهرمیگرد ک خوابش برد ما خونه لیساهیم
تهیونگ:باسه عشقم چیزی شد خبر بده مراقب باشیم بای
جیسو:باشه عشقم بابای
تهیونگ:....