سال ها منتظرم تا که از این نرده سرد

سال ها منتظرم تا که از این نرده سرد
کسی از دورترین صوت قطارم برسد

یک نفر با چمدانی که هنوز مانده به راه
در پس زرد ترین روز قرارم برسد

یک نفر در شب مه گرفته ی احساسم
کاش با یک چمدان در انتظارم برسد

یک نفر پا به گذشته ام نذارد هرگز
وقتی امیدی به آینده ندارم برسد

یک نفر با همه ی تلخیه من خنده کند
وقتی از درد خودم بی کس و یارم برسد

یک نفر در پس پاییز همه حادثه ها
با دلی پر شده از عطر بهارم برسد

سال ها منتظرم مثل همین ایستگاه
کسی از دور ترین صوت قطارم برسد
دیدگاه ها (۲)

با من تو بمان شور به عالم بکشانم تا مزه ی عشق به کامت بچشانم...

✨ بہ چہ تشبیہ ڪنم ✨ قامتِ زیباےِ تورا✨ چہ نهم نام ✨ تو و...

ستاره ها را از کدام آسماندست چین میکنیکه هزار سال فاصلهاز شک...

بارانی ات را بپوش وقتیدر چشمهایم قدم می زنی . . .بـی تـو ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط